امروز جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دسته بندی سایت
برچسب های مهم
پیوند ها
نظرسنجی سایت
آمار بازدید سایت
دوست دارید بدانید تا چه میزان ابراز عشق و محبت به همدیگر در حضور فرزندانتان بیاشکال است؟
بااینکه به هیچ عنوان نباید در حضور بچهها با همسرتان عشقبازی کنید اما کمی ابراز محبت و عشق هیچ لطمهای به زندگی آنها نخواهد زد. اگر دوست دارید بدانید که چطور میتوانید با ابراز عشق و علاقه، بدون رد کردن مرزهای مجاز، میتوانید نمونه و الگوی رفتاری خوب برای فرزندانتان شوید، این مقاله را دنبال کنید.
استاندارد تعیین کنید
این وظیفه شما بعنوان پدر/مادر است که یک الگوی خوب از رابطه سالم و توام با عشق و محبت برای فرزندانتان بسازید و بوسیدن همدیگر در حضور فرزندانتان مهمترین بخش عشقورزی است. ابراز محبت والدین به همدیگر پیش چشم فرزندانشان خیلی مهم است، حتی اگر بچهها به ظاهر از این کار شما خوششان نیاید. این ابراز محبت شما به آنها اطمینان میدهد که والدینشان همدیگر را دوست دارند. همچنین آموزشهایی عالی درمورد عشق ورزیدن، ازدواج و محبت به آنها یاد داده و آنها را برای روابط احساسیشان در آینده آماده خواهد کرد.
چه میزان عشقورزی غیرمجاز است؟ درمورد بوسیدن همدیگر و سایر روابط و فعالیتهای عشقورزی بین زن و مرد، خیلی مهم است که بدانید تا چه حد میتوانید در حضور فرزندانتان با هم راحت باشید و چه زمان مهم است که به اتاق خوابتان رفته و از چشم آنها دور باشید. تاجاییکه عشقورزیهایی که در حضور فرزندانتان انجام میدهید طبیعت جنسی نداشته باشد، هیچ لطمهای به زندگی و روحیات آنها نخواهد زد. اما دقت کنید، بین ابراز محبت عادی و ابراز محبت جنسی تفاوت بسیار زیادی است. عبور از مرزهای مجاز موجب ناراحتی و سردرگم شدن بچهها میشود. اگر بچهها فقط شاهد عشقبازی جنسی شما باشند تصور خواهند کرد که رابطه بین زن و مرد فقط به همین معناست و همین موجب خواهد شد زودتر از زمان عادی وارد فعالیتهای جنسی شوند.
روابط درست را تمرین کنید
بااینکه طبیعی است وقتی جلو چشم بچهها همدیگر را میبوسید، اخم کنند و زیرلبی غرغر کنند، اما تاجاییکه قوانین را رعایت کنید نیازی به نگران شدن نیست. تا زمانیکه به تفاوت بین ابراز محبت و عشق طبیعی و عشقبازی با هدف جنسی احترام بگذارید، میتوانید ارتباطات زیر را در حضور فرزندانتان با همسر خود تجربه کنید.
• همدیگر را در آغوش بگیرید تا فرزندانتان بفهمند چطور باید همدیگر را دوست داشته باشند.
• به همسرتان بگوئید که دوستش دارید و به آنها نشان دهید که داشتن ارتباط کلامی باز چگونه میتواند باشد.
• روی لبها و گونه همسرتان بوسه بزنید اما بوسیدن با زبان را برای اتاق خوابتان بگذارید.
• چه در خانه و چه بیرون دستان همدیگر را بگیرید.
• در دور و بر خانه برای همه یادداشتهای محبتآمیز بگذارید.
• پیش بچهها همسرتان را تحسین کنید.
• موقع تماشای تلویزیون، روی مبل در آغوش هم لم بدهید.
• در اتاق پذیرایی به آرامی با هم برقصید.
بااینکه ابراز عشق به همدیگر در حضور فرزندانتان برای آموزش روابط صحیح و سالم به آنها الزامی است اما ممکن است متوجه شوید که فرزندتان به شدت شخصیتی احساسی پیدا کرده است که به همه افراد، از دوستانش گرفته تا حتی مرد پستچی ابراز محبت میکند. در چنین مواردی بهتر است برای آنها و ابراز محبتشان مرز تعیین کنید و ارتباط خود و همسرتان را هم بازنگری کنید.
منبع:مردمان
«مهربانی و فداکاری او، توجه او، شفقت و عشق او، بیش از هر چیز دیگر مرا در مدت عذاب روانی ام روی پا نگه داشت. اگر بخواهم شخصی را به عنوان فردی که بیشترین تاثیر را در بهبودی من داشته است، انتخاب کنم، آن شخص مطمئنا همسرم است.» این جملات را نورمن اندلر؛ روان شناس، بعد از بهبود از افسردگی شدیدی که دچارش شده بود، نوشته است. واقعیت این است که هرچند نقش همسران در ایجاد افسردگی در همدیگر به اثبات نرسیده است اما نقش آنان در بهبودی از افسردگی کاملاً اثبات شده است!
درباره دلایل ایجاد افسردگی نظریات گوناگونی وجود دارد. برخی به تغییرات شیمیایی که در مغز روی می دهد اشاره می کنند و برخی به نقش رویدادهای ناگوار یا طرز تفکر فرد تاکید دارند. اما با وجود این نکته، مسئله ای که همه درمانگران با رویکردهای گوناگون بر آن تاکید دارند، نقش اطرافیان در کمک به بهبود بیمار است. در این بین همسر بیمار نقشی مهم دارد و می تواند فرآیند بهبود را تسریع یا حداقل از میزان درد و رنج بیمار کم کند.این کار هر چند آسان به نظر می رسد، اما در عمل چندان ساده نیست. اگر همسر شما دچار افسردگی است، توجه به نکاتی که در ادامه بیان می شود، می تواند به شما کمک کند تا به یاری او بشتابید.
مهم ترین کمک را جدی بگیرید
بعضی معتقدند مهم ترین کمکی که همسری می تواند به همسر افسرده اش بکند، کمک به تشخیص آن در اسرع وقت است. در بعضی موقعیت ها، احتمال بروز افسردگی افزایش می یابد؛ به عنوان مثال بعد از زایمان برخی از خانم ها برای دوره ای کوتاه دچار افسردگی می شوند، که اگر به موقع اقدامات لازم برای بهبود انجام نشود، ممکن است ادامه پیدا کند. اگر علائم افسردگی را در همسرتان می بینید، در اولین قدم او را تشویق کنید به متخصص مراجعه کند. اگر برای او تشخیص افسردگی داده شد، کمک کنید دستورات متخصص اعم از خوردن دارو یا دیگر فعالیت ها،ازجمله شرکت منظم در جلسات روان درمانی را انجام دهد. در ادامه به علائم اصلی افسردگی اشاره شده است.
با سرماخوردگی روانی آشنا شوید
نداشتن اطلاعات درست درباره افسردگی می تواند باعث سوء برداشت از رفتار فرد مقابل و ایجاد مشکلات بیشتر شود. افسردگی می تواند ادراک، نگرش، احساس ، اعمال و تحمل فرد را تحت تاثیر قرار دهد. افراد افسرده، غالباً دیگران را در مشکلات شان مقصر می دانند و در زندگی فقط به اتفاقات تلخ توجه دارند. اگر همسر افسرده تان پیوسته ایراد می گیرد، یادتان باشد این رفتار یکی از ویژگی های بیماری اوست، پس خیلی به دل نگیرید. طی بیماری همسرتان، این نکته را بارها به خودتان گوشزد کنید که او قصد آزار شما را ندارد او بیمار است و این رفتارها نیز علائم بیماری او است و نه ویژگی های شخصیتی اش. اطلاعات کامل تر درباره افسردگی را می توانید از طریق کتاب های مربوطه کسب کنید. اگر اطلاعات تان را از طریق متخصصی که همسرتان به وی مراجعه کرده است کسب کنید بهتر خواهد بود. چرا که علائم افسردگی در همه افراد یکسان دیده نمی شود.
وقتی رابطه زناشویی آسیب می بیند
وقتی همسر ما سرما می خورد ممکن است کمی بی حوصله یا بداخلاق شود، اما در مجموع بیماری او آثار ماندگار یا قوی بر رابطه زناشویی ندارد. اما در رابطه با بیماری های روانی و به ویژه اختلالات خلقی رابطه ما و همسرمان یکی از اولین مسائلی است که طی بیماری می تواند آسیب ببیند. به عنوان مثال افراد افسرده دچار باورهای اشتباه و تفکرات غیرمنطقی هستند. این باورها می تواند برای اطرافیان به شدت آزاردهنده باشد. گاهی اوقات فرد افسرده، ساده ترین رفتار اطرافیان را به عجیب ترین شکل ممکن تفسیر می کند؛ به عنوان مثال کمی دیر جواب دادن به تلفن، می تواند به معنای طردشدن، بی علاقگی همسر یا لجبازی او برداشت شود.
استدلال آوردن را فراموش کنید
احساسات و برداشت های افراد افسرده، غالباً شکلی افراطی دارد. ممکن است همسرتان چیزهایی بگوید که از نظر شما اشتباه و غیرمنصفانه باشد، در این شرایط از بحث با او بپرهیزید و به عنوان مثال سعی نکنید به او اثبات کنید زندگی بد نیست یا او آدم خوبی است. این طرز برخورد ممکن است باعث شود دیگر با شما صحبت نکند، احساس تنهایی بیشتری کند و حتی افسردگی او شدت یابد. زمانی که همسر افسرده تان می گوید «هیچ کسی در این دنیا به فکر من نیست.» در عوض یادآوری مواردی که شما به او توجه داشته اید، می توانید چنین جمله ای بگویید «خیلی تلخ است که این احساس را داری، فکر می کنی چه کاری می توانیم انجام دهیم که احساس بهتری پیدا کنی؟»
خودتان را پاک نکنید
درمان افسردگی معمولاً در کوتاه مدت به نتیجه نمی رسد، این موضوع می تواند باعث خستگی، حساس شدن شما یا حتی عصبانیت تان شود. در این شرایط برای این که انرژی کافی در ارتباط با همسرتان داشته باشید، لازم است زمانی را برای خودتان در نظر بگیرید. درست و کامل غذا بخورید، هر روز ورزش کنید، خواب کافی داشته باشید، ارتباط تان را با دوستان و نزدیکان قطع نکنید و تفریح را از یاد نبرید. می توانید با خواندن داستان های طنز یا دیدن فیلم های کمدی، مقاومت تان را در برابر این بیماری افزایش دهید. البته توجه داشته باشید زیاده روی در این کارها می تواند باعث دلخوری همسرتان شود و شما را متهم به این کند که او را درک نمی کنید یا از او خسته شده اید. پس جانب تعادل را از دست ندهید.
قایم باشک ممنوع!
افراد افسرده انرژی کمی دارند و در نتیجه ممکن است طی روز خیلی از کارهایی را که دل شان می خواهد انجام دهند، نتوانند انجام دهند. ممکن است شما عصر از سر کار برگردید و ببینید همسرتان هنوز ظرف های صبحانه را نتوانسته جمع کند یا شوهرتان از صبح تصمیم داشته تلفنی بزند، اما هنوز نتوانسته این کار را انجام دهد. در این شرایط احتمالاً او عصبی است. حتی ممکن است از دست شما عصبانی باشد که چرا او را تنها گذاشته اید. قطعاً تحمل چنین شرایطی خیلی سخت و طاقت فرساست. پژوهش ها نشان داده است، داشتن فعالیت بدنی به درمان افسردگی کمک می کند، از طرفی نمی توانیم از فرد افسرده انتظار داشته باشیم که خودش برنامه منظمی برای ورزش بریزد و آن را اجرا کند. اگر برنامه منظم روزانه برای ورزش با همسرتان بگذارید، جدای از کمک به درمان افسردگی او، شما نیز از فواید آن بهره مند خواهید شد؛ چرا که تنش تان را کاهش می دهد و به بهبود رابطه شما و همسرتان کمک می کند.
راهکار اساسی
شاید هیچ چیز در آرامش دادن به افراد نتواند جای مذهب و یاد خدا را بگیرد. علاوه بر کمکی که مذهب و معنویت می تواند به همسر افسرده شما کند، خود شما نیز می توانید از این موضوع بهره بگیرید. خدا را فراموش نکنید و به یاد داشته باشید که دل ها آرام نمی گیرد جز با یاد خدا.
منبع :khorasannews
زندگی با یک همسر خجالتی برای خیلی ها کسالت بار است. به ویژه اگر شما برونگرا باشید و اجتماعی، کنار آمدن با همسری که در مقابل هر چیزی ابتدا رفتار اجتنابی نشان می دهد و دیر با آن انس می گیرد بسیار عذاب آور خواهد بود.
چطور باید در خواستگاری متوجه شوید که طرف مقابل تان خجالتی است؟ حجب و حیا چه فرقی با خجالتی بودن دارد؟
اشتباه خیلی ها این است که درونگرایی را با خجالتی بودن اشتباه می گیرند. افراد درونگرا ممکن است خجالتی باشند، و ممکن است نباشند. یک فرد درونگرا می تواند بسیار خوب و با اعتماد به نفس صحبت کند، صمیمی شود ولی در عین حال فعالیت های انفرادی را به بودن در جمع ترجیح دهد.
اما فرد خجالتی در برخورد با هر پدیده تازه ای حالت اجتنابی دارد، مدت ها فاصله می گیرد و ترجیح می دهد دیگران به سراغش بیایند.
تشدید ضربان قلب، سرخ شدن چهره، اختلالات تنفسی، تغییرات صدایی به هنگام صحبت کردن و ...از علایم افراد خجالتی است. آنها معمولا اعتماد به نفس کمی دارند و به سختی با شرایط سازگار می شوند. خجالت کشیدن، یک نوع ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریزان است.
برخی ها از همان دوران کودکی گوشه گیر و خجالتی هستند و ممکن است تا پایان عمرشان خجالتی باقی بمانند، اما عده ای دیگر با گذشت زمان و شرکت در کارهای اجتماعی و برخورد و ارتباط با افراد دیگر، رفتارهای متعادل و اجتماعی را در پیش می گیرند.
شناخت همسر خجالتی
خجالتی ها معمولا گوشه های مجلس و جمع را برای نشستن یا ایستادن انتخاب می کنند و نمی خواهند در دید دیگران باشند تا کمتر معاشرت کنند و کمتر حرف بزنند. کم حرفی شایع ترین علامت در افراد خجالتی و کم رو است؛ کم حرفی آنها همراه با استفاده بسیار کم از دست ها و بدن برای بیان احساسات خود یا پوشاندن صورت و لب ها با دست ها در مواقعی که دچار استرس بالا هستند. این افراد معمولا سر را پایین می آورند و دست را روی پیشانی یا لب های خود حرکت می دهند. خانم ها معمولا دست را روی صورت نمی گذارند و با زیور آلات خود که به گردن یا گوش دارند، بازی می کنند. خوردن اجسام شخصی و جویدن آنها مانند دسته عینک و خودکار از عادت های این افراد است.
افراد کم رو دارای مشخصات ظاهری منحصر به فردی هستند که می توانیم با نگاه دقیق، آنها را از دیگران تشخیص دهیم. افرادی که دچار اعتماد به نفس پایین و کم رویی شدید هستند، معمولا در جمع دوستان و مهمانی ها دچار لرزش لب ها و دست ها می شوند. این لرزش، واکنش غیرارادی مغز در افراد خجالتی است که از ترس و استرس نشات می گیرد.
تفاوت زن ها و مردهای خجالتی
خانم های خجالتی معمولا نگاه های دزدکی و پرتکرار انجام می دهند تا دیگران را مورد بررسی قرار دهند. این کار معمولا به صورت پنهانی و در جایی انجام می شود که فکر و ذهن فرد خجالتی درگیر شخص یا موضوعی خاص است؛ آنها با نگاه کردن به دیگران به صورت کوتاه انتظار دارند دیگران صحبت را شروع کنند. خانم های خجالتی معمولا موقع ایستادن و نشستن کیف خود را بغل و سعی می کنند یک مانع با دیگران ایجاد کنند. این کار را با وسایل دیگر هم انجام می دهند یا هنگام ایستادن سعی می کنند کمی عقب تر از دیگران بایستند.
آیا خجالتی بودن درمان دارد؟
ترس از شرکت در فعالیت های اجتماعی، یکی از عوامل مهم بروز ناراحتی های افراد خجالتی است که زندگی مشترکشان را مختل خواهد کرد. بهترین راهکار برای تغییر اساسی این است که این افراد به خود اجازه بدهند افکار و احساسات شان بروز کند. سعی کنند بیشتر با دستان خود حرف بزنند و به اصطلاح از زبان بدن استفاده کنند.
شخص کم رو خجالتی همیشه فکر می کند که حرف زدن یک ریسک بزرگ است. ریسک این که دیگران شاید از او خوش شان نیاید و درباره او قضاوتی ناعادلانه کنند. او از دیگران نمی ترسد بلکه از فکر و عقاید دیگران نسبت به خود هراس دارد. زیاد در جمع بودن و داشتن فعالیت جمعی از دیگر درمان های یک فرد خجالتی و کم رو است که کمک شایانی در رفع خجالتی بودن او دارد.
برای این کار تورهای تفریحی و کاری را توصیه می کنیم که بیشتر حاضران افرادی شاد و اجتماعی هستند و همین موضوع روی افراد خجالتی تاثیر خواهد گذاشت. سخنرانی و مطرح کردن موضوعات جالب در مورد مسایل اجتماعی و فرهنگی و توضیح آن از دیگر تمرین هایی است که می تواند مقدار قابل توجهی به افراد کم رو و خجالتی کمک کند.
لباس خوب پوشیدن در بالا بردن اعتماد به نفس کمک شایانی می کند. ارتباط چشمی باید در دستور کار این افراد قرار بگیرد و از نگاه دیگران و دیده شدن هراس نداشته باشند. نگاه کردن به دیگران خود عاملی مهم در بالا بردن اعتماد به نفس خواهد بود.
زدودن افکار غیر منطقی و واهی از ذهن کاری است که یک فرد خجالتی باید انجام دهد یا اگر تصمیم به ازدواج با یکی از خجالتی ها گرفته اید، باید صبورانه کمک کنید تا در انجام آن موفق باشد. یکی از احساسات ناخوشایندی که به افراد خجالتی منتقل می شود احساس تنفر و بیزاری از دیگر افراد و یا اشیا بدون دلیل و وجود دلیل حقیقی است که باید این گونه افکار را شناخت و از خود پاک کرد.
منبع: ایده آل، پیام زن
طلاق و جدایی در زندگی زناشویی یکی از وقایع تلخ زندگی و فرآیندی است چند نسلی که نه تنها بر زوج ها و فرزندان آنها تأثیر میگذارد، بلکه خانوادههای آنها و سایر خویشاوندان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. در روایات اسلامی، طلاق، بشدت مذمت شده و به عنوان زشتترین حلالها از آن یاد شده است.
مشکلات پس از طلاق را میتوان به چند گروه تقسیم کرد. یکی از مشکلات پس از طلاق، جبران آسیب هیجانی ناشی از طلاق است. حتی در بهترین شرایط، طلاق تجربه هیجانی ناراحتکنندهای است و در بدترین شرایط، میتواند به شوک و سردر گمی شدید منجر شود. مشکل و آسیب دیگر حاصل از طلاق زوج ها، تنهایی و مشکل سازش دوباره با اجتماع است.
در زندگی زناشویی حتی اگر زن و شوهر نتوانند خوب با هم کنار بیایند، باز هم همنشین یکدیگرند و حداقل گاهی اوقات میدانند که فرد دیگری در خانه منتظر آنهاست اما پس از طلاق رفته رفته میفهمند که تنها بودن چه معنایی دارد. مسائل مالی ایجاد شده پس از طلاق مشکل بعدی حاصل از جدایی زوجین است. از مشکلات دیگر میتوان به کنار آمدن با نگرشهای جامعه اشاره کرد، در واقع باید گفت بخشی از آسیب طلاق از نگرش جامعه به طلاق و افرادی که طلاق گرفتهاند نشأت میگیرد، طلاق در چشم عدهای از افراد، نشانه شکست اخلاقی یا شاهدی بر بیکفایتی فردی است، احساسی که بهطور مستقیم از طلاق حاصل میشود، احساس فقدان و شکست است. برخی از مردان و زنان در پی طلاق از اجتماع طرد میشوند. آسیب بعدی ناشی از طلاق و جدایی، سازماندهی مجدد مسئولیتهاست. فرد طلاق گرفتهای که سرپرستی فرزندان را به عهده دارد با افقی از بار مسئولیتها روبهرو خواهد شد. چون ناگزیر است همه وظایف خانواده را که قبلاً بین دو نفر تقسیم میشد، به تنهایی به دوش بکشد.
اما یکی از مهمترین آثار و مشکلات طلاق، روابط با فرزندان است. در بسیاری از طلاقها، فرزندان صغیر وجود دارند. در اکثر این موارد، سرپرستی فرزندان به مادر سپرده میشود و به پدران حق ملاقات با فرزندان داده میشود. بر اساس آمار، در نزاعهای خانوادگی، بیش از یک دوم پدران در نهایت از حق سرپرستی محروم میشوند. وقتی چنین اتفاقی رخ میدهد، بسیاری از پدران طلاق گرفته غیر سرپرست، ملاقات منظم با فرزندانشان را ترک میکنند. برخی از مردان طلاق گرفته به تکالیف قانونی خود در قبال فرزندان عمل نمیکنند. برخی از پدران از ملاقات منظم با فرزندان خود محروم میشوند یا اجازه ملاقات در فواصل طولانی به آنها داده میشود، که این امر میتواند فشار روحی زیادی بر آنان وارد نماید. برخی از مردان از پدری کردن بدون حق سرپرستی خشمگیناند زیرا چنین وضعی به معنای از دست دادن تسلط آنان بر فرزندانشان است.
پژوهشها حاکی از این است که اگر طلاق والدین در زمانی صورت گیرد که فرزندان بزرگتر شدهاند، روابط صمیمانه پسران با هر دو والد کاهش خواهد یافت، از صمیمیت دختران با پدران به میزان قابل توجهی کاسته خواهد شد، اما صمیمیت آنان با مادران کمتر آسیب میبیند.
طلاق والدین به رشتهای از تعاملهای استرس زا بین کودک و محیط او میانجامد. موفقیت کودکان در کنار آمدن با این تعاملهای منفی پیامدهای عمدهای بر سلامت روان آنان دارد. در واقع، عوامل استرس زای پس از طلاق ممکن است تأثیر عمده تری بر سلامت روان کودک داشته باشد تا خود طلاق. البته تردیدی نیست که این استرسها، همه را یک اندازه تحت تأثیر قرار نمیدهد. متخصصان بر این نکته تأکید دارند که کودکان، طلاق را رویدادی مهم و منفی میدانند که سبب بروز هیجانهای دردناک، سردرگمی و بلا تکلیفی میشود. برخی از متخصصان بالینی عقیده دارند که اکثر کودکان، کم و بیش طی یک سال، بار دیگر تعادل روانشناختی خود را به دست آورده و منحنی رشد و تکامل طبیعی خود را از سر میگیرند. برخی دیگر نیز تصور میکنند که اغتشاش حاصل در زندگی کودکان، مانع رشد سالم اجتماعی – هیجانی آنان میشود. کودکان احساس میکنند که توسط پدرشان رها شده و آن احساس امنیت اساسی که برای رشد خود به آن نیاز داشتند، از آنها دریغ و ناگزیر شدهاند مسئولیت سلامت و رفاه والدین خود را، مانند فردی بزرگسال تقبل کنند. نیمی از این کودکان به عنوان مردان و زنانی ناموفق و خود سرزنشگر به دوران بزرگسالی قدم میگذارند و 10 تا 15 سال پس از طلاق سطح بالایی از سوء مصرف الکل، بزهکاری و هرج و مرج جنسی در آنان مشاهده میشود. مواردی که بر کیفیت سازشپذیری کودکان با طلاق تأثیر میگذارد عبارتند از: جنس و سن کودک در زمان جدایی یا طلاق، مزاج کودک، دانش بین فردی و منابع او برای انطباق با طلاق، میزان کشمکشهای قبل، بعد و هنگام طلاق، کیفیت روابط والد با کودک، سلامت جسمی و روانی والدین، چگونگی حضانت کودک، ازدواج مجدد والدین، تعداد تجارب مهم زندگی پس از طلاق، حمایتهای اجتماعی والدین و فرزندان. همچنین احتمال ازدواج کودکان طلاق در سن پایین و نیز طلاق گرفتن بیشتر است.
در واقع کودکان دورهای از سوگ و داغ دیدگی را طی میکنند که ممکن است با افسردگی و نومیدی همراه باشد. واکنشهای شایع دیگر عبارتند از افزایش احساس ناامنی و اضطراب درباره آینده. تصور کودکان این است که: «اگر مرا واقعاً دوست داشتی، از پیشم نمیرفتی و ترکم نمیکردی». برخی حالت بسیار تملک گرایانه نسبت به والد دیگر پیدا میکنند.
اگر یکی از علل عمده کشمکشهای زوجین، مشکلات فرزندان باشد، واکنش کودکان متهم کردن خودشان است. واکنش شایع دیگر اشتغال ذهنی با آشتی دادن والدین است.
پس از آنکه کودکان از آشفتگی رها شدند، واکنش شایع دیگر احساس خشم است که خصوصاً متوجه والدی میشود که او را در طلاق مقصر میدانند. کودکان ناگزیرند سازگاریهای دیگر نیز پیدا کنند. اگر والد مجدداً ازدواج کند، کودکان با ضرورت سازگاری مجدد کامل با والد خوانده روبهرو میشوند. همچنین تحقیقات انجام شده پیرامون افت تحصیلی و طلاق والدین، نشان دهنده این است که این کودکان افت تحصیلی قابل ملاحظهای پیدا میکنند.
منبع:روزنامه ایران/سلامت نیوز
شاید تعریف هر کسی از خوشبختی با دیگری فرق داشته باشد اما با این وجود همه باور داریم که آرامش توام با شادی عین خوشبختی است. و این خوشبختی حاصل نمی شود مگر در سایه همراهی که درونی آرام و ظاهری شاد داشته باشد. و هیچ کس در زندگی همراه تر از همسر نیست و نباید باشد.
همسری که آرام باشد و زندگی را با اضطراب های بیهوده، پر از غم و اندوه نکند... همسری که بتواند احساساتش را مدیریت کند و همیشه اسیر احساسات و هیجانات منفی نباشد.
چنین همسری شاید مومن هم نباشد شاید اصلا باور و اعتقاد دینی نداشته باشد اما چون آرام و شاد است زندگی را پر از آرامش و شادی کند. شاید به این دلیل که در خانواده ای آرام و شاد بزرگ شده وخوب تربیت شده است. بر همین اساس، آرام است و برخوردهایش با دیگران همیشه شاد کننده است.
آرامش روحی و روانی مسئله ای است که تاثیر بسیار زیادی در زندگی همسر و فرزندان فرد دارد. (البته گفتنی است فردی که اعتقادات دینی داشته باشد به دلیل همان اعتقادات باید آرام باشد چرا که بزرگترین ثمره ی توکل بر خداوند، آرامش است، اما گاهی افرادی به دلیل داشتن کودکی بد و تحمل اتفاقات ناگوار در زندگی به لحاظ جسمی و عصبی آسیبهایی می بینند که روی اخلاق و رفتارشان تاثیرهای زیادی می گذارد. اینها باید در دراز مدت با خودسازی و درمانهای علمی و اخلاقی برای تغییر و اصلاح خودشان همت کنند).
در هر حال بعضی آدمها همیشه مضطرب و مشوشند. اگر در حال رانندگی هستند دائما به دیگر راننده ها ایراد می گیرند و غر می زنند اگر مسئولیتی داشته باشند به زیر دستان سخت می گیرند و تحقیر می کنند اگر شوهر باشند، شوهری کنترل کننده و مستبد، یا ایراد گیر و ... اند، و اگر زن باشند زنی بدزبان و پیله کننده و... هستند. اینها اگر در حال حاضر هیچ مشکلی نداشته باشند مشکلاتی را برای آینده فرض می کنند و برای آن غصه می خورند...
زنهایی که دائما نا آرام و مضطربند، هر چه زیبا و خوش اندام هم باشند هرگز همراه خوبی در زندگی نیستند. اینها یاد گرفته اند چگونه هر لحظه را با یک غم جدید مخلوط کنند. چنان چه فعلا دلیلی بر خطای همسر نداشته باشند از این می ترسند که همسرشان در آینده تغییر کند تغییری که مقابله با آن در اختیار آنها نباشد. فرض می کنند که اگر همسرم وفادار نماند چه می شود... اگر بیمار شوم و نتوانم دیگر به وظایفم عمل کنم... اگر مهر و محبت همسرم را از دست بدهم و هزاران اگر دیگر که همه روی اخلاق و اعصاب آدم تاثیر می گذارد ...
بدیهی است که با وجود چنین اضطرابهایی نمی توان به دیگران محبت کرد یا خوش برخورد بود. این بی قراریها خود فرد را که از نفس می اندازند هیچ، شریک زندگی را نیز به تنگ می آروند.
همسری که هر گاه در کنارش بنشینی ناراحتت می کند... تا بحثی شروع شود به جای نگران کننده یا ناراحت کننده ای ختم می شود... حرف زدن با او نه تنها لطفی ندارد بلکه آغاز یک درگیری خواهد بود... چنین همسرانی هیچ گاه نمی توانند همراه خوبی برای زندگی باشند. اینها همیشه لبریز از انرژی منفی هستند. هرگاه دیداری حاصل شود نتیجه اش جز انتقال انرژی منفی و دلگیر شدن نخواهد بود در حدیثی گرانبها از حضرت علی بن موسی الرضا نقل شده است: هیچ کس فایده ای بدست نیاورده است که بهتر باشد از همسر شایسته ایی که چون به او بنگرد شاد گردد و چون از نزد او غایب شود عفت خویش و مال او را نگهدار باشد
امام رضا همسر شاد و شاد کننده را بیشترین سود و فایده ای می داند که یک فرد ممکن است در زندگی به دست آورد.
البته هر زنی می تواند چنین همسر و همراهی باشد کافی است یاد بگیرد چطور احساساتش را مدیریت کند. چطور خودش را از شر اضطرابهای بیهوده خلاص کند.
آینده هم وقتی برسد مثل اکنون است اگر مشکلی هم وجود داشته باشد به یاری خداوند آن را حل خواهیم کرد کافی است تصمیم بگیریم که در همه ی لحظه ها مهربان باشیم. و تنها وظیفه ی خومان بدانیم که چگونه با هم اوقات خوشی را سپری کنیم.
برای یک زن هیچ هنری بهتر از این نیست که یاد بگیرد چطور لحظات شاد و عاشقانه ای در زندگی خلق کند. غذای خوب و لذیذ ،لباس زیبا و دلربا، آرایش ... ، همه بهانه هایی هستند تا یک شب خوب سپری شود اما همه ی اینها فرع بر اخلاق هستند. اخلاق خوب و کلام نمکین و شوخ طبعانه اصل قضیه است.
منبع: تبیان
چرا این که به زنان بگوییم شما نمی توانید همه چیز را با هم داشته باشید ، تا این حد آزاردهنده است ؟ و چرا من اینقدر از شنیدن این عبارت بیزارم!
نوشته : کیتی کاپرینو، او یک مربی رشد و موفقیت است و تاکنون مشاور 10000 زن موفق در زمینه مسایل حرفه ای بوده است !
افراد بسیاری هستند که در رابطه با رهبری زنان می گویند که آنها نمی توانند همه چیز را با هم داشته باشند (و ضمنا) آنها باید دست از تلاش بردارند! بنابراین بسیاری از زنان برجسته سیاسی و رهبران حقوقی در سال های گذشته نقل کرده اند که به ایشان گفته شده شما نمی توانید همه چیز را با هم داشته باشید، این یک رویای محال است و تلاش کرده اند تا آنها را ناامید کنند ، اما چرا ؟
وقتی فرزندانم خردسال بودند من همکار معاون رئیسجمهور سابق بودم. من با تجربهای کشنده از احساس گناه و شرمندگی زندگی میکردم. همه آدمها و چیزهایی که به من نیاز داشتند را مایوس میکردم. فرزندانم که به من نیاز داشتند، همسرم که حمایت همسری را طلب میکرد و زندگی حرفهایام که لازمه آن توجه تمام وقت و مستمر بود.
مکررا بیمار میشدم و احساس پوچی، افسردگی و خستگی مفرط داشتم. مطلقا نمیگویم احساس رضایت و پرقدرت بودن در زندگی شخصی و همچنین مشارکت فعال در زندگی اجتماعی سهل و آسان است، نه اصلا آسان نیست. من میگویم افکارشما شیوهای که شما زندگیتان و دنیایتان را میبینید را می سازند، این دید منفی، محدود و بدبینانه باعث میشود که باور کنیم که من نمیتوانم همه چیز را با هم داشته باشم و من محکوم به شکستم پس چرا تلاش کنیم!
من در یک کارگاه، راهنما و مربی یک عده زن جوان بودم که بیان میکردند: بسیار نگران هستند که به سمت کارهای بزرگ بروند، زیرا امروزه از رهبران زن میشنیدند که نمی شود همه چیز را با هم داشت! به اعتقاد من این روش صددرصد اشتباه است که درباره کار و زندگی این چنین فکر کنیم و صحبت کنیم و نیازی نیست که ما به دختران جوان خود که درابتدای زندگی و کار هستند، اینگونه صحبت کنیم. اگر با من بود عبارت "داشتن همه چیز با هم" را حذف میکردم.
روشهای عملی برای بازسازی نگاه شما به زندگی چیست؟
از روش های عملی برای بازسازی دیدگاههای ذهنی خود استفاده کنید. من میدانم چه چیزی برای من ارجحیت دارد و هر روز و هر انتخاب و تصمیمی که میگیرم، به آن افتخار میکنم. تفکر و تعریف درباره زندگی را با واژه "همه" متوقف کنید چون منجر به این خواهد شد که در نهایت با هیچ چیز مواجه شوید.
در کارآموزیهایم به عنوان درمانگر ازدواج و خانواده یاد گرفتم که یکی از مفیدترین چیزها برای مراجعینی که درگیر چالشهای روحی هستند، این است که به آنها یاد بدهیم که چگونه مشکلاتشان را باز سازی کنند.
بازسازی مثبت یک مسئله، مطرح کردن داستان با بیانی جدید است، در واقع کنار هم گذاشتن واقعیتها به شیوهای منصفانه (بدون هیچ دروغ یا پیچاندن واقعیت) که اجازه مثبت اندیشی، انبساط خاطر و رشد را بدون اینکه بی جهت خوشبینانه برخود کنیم، میدهد.
شفافسازی موقعیت با نگرشی مثبت میتواند درهایی را برای رشد، شادی و تغییر باز کند، به جای بستن آن درها به روی شما.
یک نمونه از آنها مراجعهکنندهای بود که اخیرا از یک شغل معتبر اجتماعی برکنار شده بود و به سادگی نمیتوانست شغلی بیابد. از نظر روحی، از این برکناری ویران شده بود و در پنج مصاحبه مرتبط با شغلش شرکت کرده بود که ظاهرا این مصاحبهها رضایتبخش بود اما هیچ پیشرفتی حاصل نشده بود. بیاغراق به من گفت که "من یک بازندهام". یک بازنده بودن و قادر به خلق موقعیتها نبودن، تجربیات خودش و موقعیتهایش در حال حاضر و شانسهای آیندهاش و اینکه چگونه به این موقعیت ها نگاه میکند، برایش چارچوبی را ساخته بود.
بعد از مدتی (رک و پوست کنده) در یک موقعیت از او پرسیدم – به دقت که نگاه میکنم- به نظر میرسد برای گرفتن این شغلها می روی اما از ته قلب آنها را نمیخواهی، به نظر میرسد میخواهی کسب و کار خودت را راه بیاندازی، درسته؟ او پاسخ داد: "خدای من، دیگر آنچه را که انجام میدادم نمیخواهم، به اندازه کافی آن کار را انجام دادهام. من یک تغییر کامل میخواهم."
حالا یک چارچوبسازی جدید : او دریافت که یک اصل قطعی در زمینه منفی زندگی او وجود داشت و زندگیاش چیز مهمی را به او یاد داد. او دریافت که یک بازنده نیست، در ورای اتفاقات زندگی دلیلی وجود دارد وباید به آن افتخار کرد!
پس زنها چگونه باید مسئله داشتن همه چیز با هم را حل کنند، من گامهایی را پیشنهاد میکنم:
همیشه مراقب دیدگاه و کلامی که برای بیان زندگی و شغلتان استفاده میکنید باشید.
داستانی که خیلی دراماتیک درباره چیزی تعریف میکنید، آنچه که قرار است اتفاق بیافتد و تجربه شما را شکل خواهد داد. اگر فکر میکنید هیچ راهی برای داشتن همه چیز با هم وجود ندارد، در نهایت هیچ چیزی نخواهید داشت. با دیدی جدید و قدرت بیشتری به آن نگاه کنید، درباره آنچه که میخواهید بدست آورید و چیزهایی که برای بدست آوردن بعضی دیگر از دست داده اید.
هیچگاه از این همه زمانی که برای فرزندانم صرف کردم پشیمان نخواهم بود. من (به شخصه میگویم) نمیتوانم بدون آنها زندگی کنم. آنها ده ساله و بیست ساله هستند ومن هیچ پشیمانی ندارم. در طی کودکیشان انتخاب کردم که هر کاری برای ساختن زندگی آنها لازم است را انجام دهم، اما در همان زمان هم مهارتها و قابلیتهای جدیدی در شغلم ایجاد کردم، شما هم میتوانید (اگر این چیزی است که میخواهید، تصمیم بگیرید).
بدانید که شغل شما- زندگی شما گذراست- فقط امروز نیست.
در پنجاه و چهار سالگی دیدگاه من نسبت به زندگی بسیار متفاوت از سی و چهار سالگیام بود. امیدوارم همه ما قدرت تمیز و تشخیص در سنی که هستیم را داشته باشیم. الان میبینم فقط تنها به این دلیل که شغلم بسیار مناسب من بود، در نهایت این قدر مرا به چالش کشانده بود.
شغل قبلی ام هیچ معنی و هدفی در بر نداشت، پس دور بودن از فرزندانم به خاطر چیزی که هیچ معنایی برایم نداشت غمانگیز بود. حالا حرفهای را دارم که به آن علاقهمندم و تمرکز بر روی آن هیجانانگیز است و با پاداش همراه است. چه بسیار اولویتهایی که اقتضای سن خاصی است و این اولویتها در طول زمان تغییر میکند. مدیریت همزمان فرزندان و شغل، وقتی که بچهها کوچک هستند و گونهای از تجربهای متفاوت وقتی نوجوان هستند و مرحلهای کاملا متفاوت وقتی به سن بلوغ میرسند، چالشی جدی است.
به زندگی خودتان به عنوان یک تجربه پشت سرهم ننگرید، بلکه به عنوان چیزی مواج و در جریان که تغییر میکند ودر طی سالها شکل میگیرد، نگاه کنید. تا حد ممکن اکنون که برای زندگی خود برنامهریزی میکنید و به آن نگاه میکنید، چابک و منعطف باشید. اما توجه کنید که چه چیزی برای شما مهمترین مسئله است (این بررسی میتواند کمک کننده باشد). تصور کنید که میخواهید چه چیزی از شما برجای بماند و اینکه شما الان باید چه کاری انجام دهید. اولویت های اصلی زندگی – در آینده هم پشیمان نخواهید شد.
یک شبکه حمایتی بسازید و کمک بگیرید.
شما نمیتوانید زندگی شادی داشته باشید اگربدون کمک، حمایت کننده، عشق و دلگرمی باشید. شروع به ساختن یک شبکه حمایتی شگفتآورکنید.
دوستانی بینظیر که در زمان نیاز کمکتان میکنند، همکارانی که حمایتتان میکنند، شریک زندگیتان که در ساختن زندگی به طور مساوی با شما سهیم است. دوستان قابل اعتماد، حامیانی که درهای بسیاری را به روی شما خواهند گشود و مسیر را برای شما هموار خواهند کرد . سعی نکنید همه ناهمواری های زندگی را مخفیانه و به تنهایی پشت سر بگذارید. افراد برجستهای را دیدم که بدون حمایت زندگی طاقت فرسایی را داشتند.
مقایسه کردن را خاتمه دهید.
مقایسه کردن تباه کننده آرامش و رفاه است.در دوران کارآموزی صدها بار در یک ماه مشاهده کردم زنانی را که با مقایسه شغل خود، حرفه خود، فرزندانشان، پول، خانه و مدارکشان با دیگران مسبب بیماری و اندوه خود شدهاند.
مقایسه کردن راتمام کنید. شادترین و موفقترین مردم دنیا کسانی هستند که خودشان را عمیقا میشناسند زندگی آنها زندگی صحیح و براساس ارزشهای منحصر به فرد خودشان، نیازهایشان، اولویتها و رویاهایشان پایه ریزی شده است. شما شخص دیگری نیستید، شما تواناییهای خاصی دارید، همچنین استعدادها، خواستهها و نیازهایی که از دیگران متفاوت است. دائما با مقایسه خود با دیگران خودتان را عقب نیاندازید. اگر در مورد داشتن همه چیز با هم فکر میکنید، این اتلاف وقت است و دیدی منفی نسبت به زندگی! در عوض آن به چیزهایی که دوست دارید، نیازهایتان برای شادبودن و اینکه امروز چه تصمیمی میتوانم بگیرم که باعث افتخارم شود بیاندیشید.
منبع :آی بانو
شاید به نظرتان عجیب برسد اما جر و بحث کردن در مقابل فرزندانتان برای سلامتی آنها و ازدواج شما بهتر است، حتما می پرسید چطور ؟
آیا چیزی ضایعتر از جر و بحثی که سعی در مخفی کردنش دارید وجود دارد؟ مثلا زمانی که به دیدن زوجی می روید و ناگهان بحثی ایجاد میشود و آنها معذرتخواهی میکنند و از اتاق خارج می شوند تا با هم جرو بحث کنند.
ایده این است که جر و بحث آرام و یواشکی که شما قرار است نشان دهید در حال رخ دادن نیست، از یک جروبحث پر سر و صدا بهتر است، اما چطور؟ همه میدانند که شما در حال جرو بحث هستید. همه حس غریبی نسبت به این قضیه دارند. قرار نیست اسرارتان را جلوی همه بیان کنید، اما به نظرم بهتر است که مانند زمانهای قدیم جر و بحثی آزاد و جلوی دیگران به خصوص فرزندانمان داشته باشیم.
من عادت داشتم که دخترم متوجه اختلافات بین من و پدرش نشود، تا زمانی که فهمیدم شاید بتوانم با استفاده از این قضیه به او درسی راجع به عشق بی قید و شرط بدهم.
ایده جروبحث کردن در مقابل کودکان تاثیرپذیر و بیگناه آنقدر ایده غیرمتعارفی است که وقتی من به مردم میگویم که در مقابل دخترمان با همسرم بحث میکنم، همه فکر میکنند با این کار او قبل از آنکه آماده باشد بزرگ خواهد شد، اما من آن قدرها هم آدم بد و وحشتناکی نیستم. فقط کمی به حرف من گوش دهید.
حداقل جروبحث در جلوی فرزندمان باعث میشود که متمدنانه رفتار کنیم. وقتی راجع به این قضیه فکر میکنیم، میبینیم که مردم برای این نمیخواهند این کار را بکنند چون فکر میکنند که ممکن است کار به داد و بیداد و جدال برسد و درست هم میگویند؛ شما دوست ندارید که فرزندتان بشنود که فریاد میکشید یا به یکدیگر حرفهای زشت میزنید. از طرفی دیگر، هیچ کدام از این کارها هیچ چیز باارزشی به جرو بحث اضافه نمیکنند و اکثرا آن را طولانیتر هم میکنند. من خودم اولین کسی هستم که اعتراف میکنم چه حرفای زشت و بدی هر دفعه که عصبانی میشوم میتوانم به همسرم بگویم، اما اگر فرزندم آنجا باشد آن حرفها را نخواهم زد.
به علاوه، یک کودک باعث میشود که شما صادق باشید. با اینکه شما هرگز نباید نقش یک داور را به فرزندتان بدهید، هیچ کس در بو کشیدن، خرده گرفتن و لو دادن شما بهتر از یه کودک 7 ساله نیست. وقتی می دانم اگر یکی از کارهای بد همسرم را بزرگ کنم و به آن پر و بال دهم، دخترم به من خواهد گفت که واقعا امکان ندارد که تو جورابهای کثیف پدر را "میلیاردها بار" روی پله ها پیدا کردهباشی، دیگر دلیلی ندارد که این حرف را بزنم.
در آخر و مهمتر از همه این است که کشمکش و تضاد در همه روابط وجود دارد، چه با والدین چه با شریک زندگی. هیچ کدام از اینها فرزند مرا وقتی که بزرگتر شد گیج نخواهد کرد، چون او مستقیما خواهد دید که یک جر و بحث زنگ مرگ یک رابطه نیست. برای من و همسرم مهم است که دخترمان متوجه شود که در یک رابطه سالم تضاد و مشکلات وجود دارد، ولی رفتار سوءاستفاده گرایانه و توهین آمیز نه!
او خواهد دانست که یک جر و بحث سازنده، خشن، غیر قابل کنترل یا دعوایی نیست که در آن به هم فحش بدهیم. جر و بحث زمانی اتفاق میافتد که شما به یک دستانداز برخورد میکنید؛ گاهی ساده است و گاهی پیچیده، اما اگر رابطه ارزش نجات دادن را داشته باشد، شما پای آن میمانید و برای درست شدنش تلاش میکنید.
مهمتر از همه این است که دخترم میبیند که یک جر و بحث چطور تمام میشود. گاهی با بغل کردن، گاهی با عذرخواهی و گاهی هم به بنبست ختم میشوند، اما در هر حال تمام میشوند. خیلی چیزها هست که امیدوارم دخترم با دیدن جروبحثهای من و همسرم یاد بگیرد، اما بزرگترین آنها این است:
گاهی ما کارهایی را که افرادی که عاشقشان هستیم انجام میدهند را دوست نداریم. متاسفانه گاهی خود آنها را هم دوست نداریم. اما در این خانواده همیشه فضا برای خرابکاری کردن و همچنان بی شرط وشروط دوست داشته شدن هست.
منبع:آی بانو
خانواده اولین و مهم ترین پایه گذار شخصیتی و معیارهای فکری فرزندان است و نقش حیاتی در تعیین سرنوشت، سبک و خط مشی زندگی آینده آنان دارد. بنابراین خیلی طبیعی است که شما بعد از ازدواج ناخودآگاه روشی را با همسرتان پیش بگیرید که والدینتان در ارتباط با یکدیگر داشتند.
یادگیری روابط متقابل در یک خانواده خیلی نامحسوس اتفاق می افتد. شما الگوهایی را فرامی گیرید که در ذهنتان به عنوان الگوهای ثابت خانوادگی به حساب می آیند. در مقابل اگر فردی به دور از خانواده و فرضا در یک پرورشگاه بزرگ شده باشد، هیچ الگویی از خانواده ندارد و ممکن است به همین دلیل شیوه ارتباط برقرار کردنش با همسر، بیشتر شبیه همزیستی های پرورشگاه باشد تا تعامل های در هم تنیده خانواده.
با تمام این ها، نمی شود انتظار داشت که الگوهای والدینتان را به طور کامل در زندگی خود پیاده کنید. هر الگویی نواقصی دارد و مهم تر از آن، شما دو نفر باید سعی کنید الگویی بسازید که با روحیات و شخصیت و شرایط هر دو نفرتان سازگاری داشته باشد.
اگر همسر شما در خانواده ای مردسالار بزرگ شده و شما در خانواده ای منطق سالار، باید سعی کنید میانه ای بین این دو الگو را پیشه کنید. در واقع یکی از اولین قوانین زندگی مشترک، داشتن استقلال است؛ یعنی وقتی دختر و پسری در جریان خواستگاری با شناخت نسبی یکدیگر را انتخاب میکنند به طور طبیعی بر اساس نقاط مشترکی که بینشان وجود دارد به هم علاقهمند میشوند و تصمیم میگیرند زندگی مشترک را با یکدیگر آغاز کنند. زندگی ای سوای زندگی خانوادگی که تا به حال داشته اند.
بعد از شروع زندگی بتدریج شناخت زن و شوهر از یکدیگر عمیقتر میشود و با توجه به اینکه شرایط محیطی و تربیتی متفاوتی داشتهاند، طبیعتا ساختارهای متفاوت در خصوصیات اخلاقی، آداب، عادتها و سبک زندگی خواهند داشت و لازم است که پس از آن با یک تعامل مثبت در زمینه حل تدریجی این اختلافها در طول زندگی به تفاهم برسند و زندگی مستقل خویش را متفاوت با آنچه در گذشته داشتهاند، شکل دهند.
به زبان سادهتر قرار نیست زن و شوهرهای جوان، زندگی جدید را مطابق شیوه والدینشان و در زمان تجرد خودشان ادامه دهند و مانند والدین خود زندگی مشترکشان را بسازند بلکه زندگی مشترک آنها، زندگی سومی است که مانند هیچ کدام از ۲ زندگی قبلی نیست و حتی ممکن است در دنیا نمونه دیگری نداشته باشد چون تمام انسانها با یکدیگر تفاوت دارند و هر خانواده جدیدی با دو رکن زن و شوهر شکل میگیرد و میتواند خانواده بینظیری باشد.
بنابراین لازم است هرکدام از زن و شوهرها با شرایط همسرشان و توجه به خواستههای او مسیر زندگی را آغاز کنند و با درک نیازهای همسرشان تا حد معقول نسبت به آنها تمکین داشته باشند و سعی کنند پاسخگوی نیازهای همسرشان باشند تا این عوامل باعث هماهنگی بیشتر آنان شود.
در این بین والدین هم باید تا حد امکان فرزندانشان را پس از ازدواج به حال خود بگذارند و به آنها اجازه دهند روی پاهای خودشان بایستند و زندگی مستقلشان را اداره کنند. اما هر از گاهی در تصمیم گیریهای مهم و با درخواست فرزندانشان به آنها کمک کنند.
منبع: روزنامه خراسان
برای مداوای یک زن شکاک باید همراهش باشید
نه شما دیوانه اید و نه همسرتان، فقط برای این که سوءزن خود را برطرف کنید، به کمک کسی نیاز دارید که بتواند روحتان را درک کند.
خوب شاید زیاد هم قابل سرزنش نباشد، زنی که شکاک است، خانمی که توهم خیانت از جانب همسر و تنها شدن دارد، زنی که احساس بازنده شدن می کند، این یک بیماری است به اسم سوءزن، یک بیماری که به روح و روان مربوط می شود و البته رویداد های اجتماعی هم به آن دامن می زند و آتش آن را شعله ور تر می سازد، درست مثل آدمی که سرما خورده و در معرض هوای آلوده و سرد قرار می گیرد، در معرض سریال هایی که اصلا برای نابود کردن کانون خانواده و زندگی ایرانی ساخته و طراحی شده، و خیانت در آن مثل غذا خوردن، عادی به نظر می رسد.
باید مداوا شود، باید به یک متخصص مراجعه شود و تحت نظر او، به درمان این خانم کمک شود، باید همراهی اش کرد، چگونه است که شما برای همسرتان که سرما خورده، آب پرتقال می گیرید، شلغم می پزید و برایش سوپ مهیا می کنید، برای مداوای یک زن شکاک هم باید همراهش باشید، نه این که با بی توجهی و یا ادامه دادن روال عادی زندگیتان، به بیماری او دامن زده و نهایتا برای جدایی، اقدام کنید!
مراجعه به یک روانشناس خبره
نه شما دیوانه اید و نه همسرتان، فقط برای این که حالتان بهتر شود، به کمک کسی نیاز دارید که بتواند روحتان را درک کند. کسی که روح و روان انسان ها را می شناسد و تاکنون مشکلات زیادی از زوج های جوان را حل کرده، به او مراجعه کنید و نه از حرف این و آن بترسید و نه از هزینه ها، اصلا قرار نیست که گزارش کارهایتان را به همه ی فامیل و دوست و آشنا بدهید و لزومی ندارد که کسی بداند که شما الان کجایید.
هزینه پزشک هم که مثل هزاران خرج زندگی که شاید لزومی نداشته باشد، مثل هزینه آرایشگاه و یا خرید لباس و وسیله ای که احتیاجی به آن ندارید، می توانید از آنها بزنید و در عوض عمر زندگی مشترکتان را طولانی و با آرامش کنید.
شفاف سازی
شاید قدم اول برای مداوای یک زن شکاک، شفاف سازی در حد آب و آیینه است، نگذارید در رفتارتان حتی یک نقطه مبهم حضور داشته باشد، هر چه او خواست، بدهید، مثلا همسرتان در محل کارتان حضور یابد و یا تلفن همراهتان را کلا به او بسپارید و یا تا اطلاع ثانوی از رفت و آمد با کسانی که همسرتان خوش ندارد، بپرهیزید.
ممکن است ابتدا کمی سخت به نظر برسد و یا تصور کنید که مضحکه دیگران بشوید، اما از سختی نهراسید که بعد از آن آسایش است و از طرف دیگر، اطرافیانی که شاید شما را مسخره کنند، آیا در هنگام تنهایی های پس از طلاق هم، همراهیتان می کنند؟ آیا بار دشوار جدایی و طلاق شما را به دوش خواهند کشید؟ پس لطفا در این یک مورد هم که شده، دیگران و حرف هایشان را به کناری نهید و به فکر احیای زندگی مشترکتان باشید.
از بین بردن عامل فساد
در دورانی که تحت نظر پزشک، به مداوای همسرتان مشغولید، سعی کنید مواردی که به شکاک بودن او دامن می زند را از اطرافش دور کنید، مثلا با دوستان و اطرافیانی که خیانت کرده اند و یا به آنها خیانت شده است، کمتر رفت و آمد کنید و آرام آرام آنها را از لیست دوستان حذف کنید، چون با دیدن آنها داغ دل همسرتان تازه شده و تمام تلاش های شما و پزشک، نقش بر آب می شود و یا سریال ها و فیلم هایی که خیانت دارد را نبینید، در عوض تا می توانید با دوستانی رفت و آمد کنید که زندگی موفق و شادی دارند و یا فیلم ها و سریال هایی ببینید که زن و شوهر داستان، تا پای مرگ هم به هم وفادارند.
ابراز احساسات
همانطور که وقتی خانمتان سرما خورده، شما مهربانتر می شوید و به او بهتر توجه دارید، در این دوران که شاید هم زمانی طول بکشد، شما باید مهربانتر شوید، از خرید کادو و گل گرفته تا تهیه شام و تعریف از زیبایی و اخلاق او و مهمتر این که احساسات خود را بر زبان آورید، این که از زندگی با او خرسندید و او را با دنیا عوض نمی کنید و فلان اخلاقو یا هنر او را خیلی دوست دارید و ...
در پایان باید گفت که حفظ زندگی مشترک به مراتب پسندیده تر و آسانتر از دوران تاریک و دشوار جدایی است، پس تا می توانید زندگیتان را حفظ کنید و خود را از چاله به چاه نیندازید.
منبع:تبیان
یک مرد واقعی باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ چطور در مقابل دیدگان همسرش جذاب به نظر برسد؟
پژوهشگران در یک بررسی معتبر، با 709 زن و مرد بالغ تماس تلفنی برقرار کردند و از آنها پرسیدند: «به نظر شما، یک مرد واقعی باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟»
یافته های این پژوهش بسیار جالب بود. بیشتر افراد مورد بررسی، روی دو موضوع اساسی اتفاق نظر داشتند. 98 درصد آنان ویژگی «انسان دوستی» و حدود دو سوم آنها، «کمک کردن در امور منزل» را در اولویت می دانستند! نظر آنها درباره دیگر ویژگی ها تفاوتی چشمگیر را نشان می داد.
برای مثال:
* 82 درصد مردان اظهار می کردند که باید زیاد ورزش کنند تا در نظر همسرانشان زیبا و جذاب باشند، این در حالی بود که فقط 72 درصد زنان روی ورزش کردن همسرشان حساسیت داشتند.
* حدود 73 درصد مردان اظهار می کردند که یک مرد واقعی باید از نظر جنسی نیرومند باشد.
* حدود 68 درصد زنان اظهار می داشتند مرد باید بتواند شکم خانواده اش را سیر کرده و معاش آنان را تامین کنند.
* 64 درصد مردان نگران بودند مبادا چاق شوند و در نتیجه از چشم همسر خود بیفتند؛ این در حالی بود که 55 درصد زنان هم همین نگرانی را داشتند.
* 55 درصد مردان و 41 درصد زنان به عضله ای بودن اندام مردان اهمیت می دادند اما 59 درصد زنان از چنین اندامی بیزار بودند!
* حدود 80 درصد مردان تمایل داشتند با همسرشان به خرید بروند و 20 درصد مردان خرید کردن را دوست نداشتند و ترجیح می دادند همسرشان این وظیفه را برعهده بگیرد؛ اما 59 درصد زنان ترجیح می دادند با شوهرشان به خرید بروند.
* یک مرد واقعی باید از هر نظر به فکر همسرش باشد، برای او وقت بگذارد و به او خدمت کند. این مورد را 68 درصد مردان هم تصدیق کردند؛ در صورتی که زنان، این شخصیت نگران و در خدمت زن بودن را تایید و تصدیق نکردند و فقط 31 درصد آنان این مورد را عنوان کرده و 69 درصد آن را به طور کلی رد کردند.
* داشتن کار مناسب و تحصیلات عالیه را 61 درصد از مردان و 44 درصد از زنان مطرح کردند. به نظر می رسد این دو مورد برای مردان مهمتر از زنان است و زنان به بیکاری مردانشان یا نداشتن تحصیلات عالیه همسرشان کمتر اهمیت می دهند.
* شرافت و انسان دوستی مردان، برای 55 درصد مردان و 98 درصد زنان، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
* حدود 59 درصد مردان، زنان را موجوداتی بدعادت می دانند که دوست دارند فقط به شوهرانشان تکیه کنند و توقع دارند که مردان مدام برای آنها هدایای گرانقیمت بخرند اما زنان این مورد را کاملا رد کرده و معتقدند موجوداتی پرتوقع نیستند. فقط 15 درصد زنان خیلی جوان ادعا می کردند که انتظار دارند همسرشان هدایای گرانقیمت برایشان بخرد تا او را مردی واقعی بدانند!
* زنان روی این ویژگی مردانه تاکید داشتند که باید استعداد فنی - تکنیکی داشته باشند. حدود 78 درصد زنان بر این مسئله تاکید داشتند؛ در حالی که 65 درصد مردان آن را تصدیق کردند.
* 78 درصد زنان معتقد بودند کی مرد واقعی باید بچه دوست باشد و دارای فرزند شود. حدود 70 درصد مردان هم این مسئله را تصدیق کردند.
پس به طور کلی می توان گفت... یک مرد واقعی هم باید در کارهای خانه به زنش کمک کند و هم باید به بچه دار شدن علاقه داشته باشد و اگر دارای فرزند شد، او را دوست بدارد و به خوبی پرورش دهد و در امر تعلیم و تربیت او کوشا باشد. در واقع یک مرد واقعی باید یک پدر واقعی هم باشد. از طرفی، باید در یک زمینه خاص مهارت داشته باشد و درآمدش از هزینه هایش بیشتر باشد و سعی کند زندگی را بچرخاند. اگر یک حساب بانکی عالی هم داشته باشد، چه بهتر!
انسان دوستی و کودک دوست بودن، در اولویت خواسته های زنان و مردان قرار داشت. منظور از انسان دوست همان زن دوست است یعنی اول همسرش را دوست بدارد و بعد فرزندانش را و بعد دارای مهارت فنی باشد.
منبع:مجله راز/برترین ها
فرد زود رنج در مقابل يكسري برخوردها كه با روحيات و شخصيت آن سازگار نيستند،آزرده خاطر مي شود
واژه ي زود رنج در فرهنگ لغات فارسي به معني كسي كه زود برنجد و آزرده شود و نازك دل بكار باشد ، برده مي شود. اما از اين منظر مي توان فرد زودرنج را كسي برشمرد كه زود آزرده مي شود و يا به كسي گفته مي شود كه بر اثر كنشي منطقي ويا غير منطقي ازرده خاطر مي شود و يا مي توان گفت فرد زود رنج كسي است كه در مقابل يكسري رفتارو برخوردها كه با روحيات و شخصيت آن سازگار نيستند،آزرده خاطر مي شود .
علت زودرنج بودن:
برخی افراد زود رنج و حساس هستند. افراد در برابر مشکل و ناراحتی واکنشهای مختلفی را بروز می دهند. به عنوان مثال برخی پرخاش کرده، بعضی به گریه می افتند و افرادی هم قهر می کنند و بروز این عکس العملها در افراد با هم فرق دارد و به شخصیت فرد بستگی دارد.وی تصریح کرد: افرادی هستند که حساس بوده و زودرنج هستند و عواطفشان رقیق تر بوده که در برابر مشکل و ناراحتی بسیار زود ناراحت می شوند و از خود نمی توانند دفاع کنند.صادقی در مورد علت بسیار حساس بودن برخی افراد بیان کرد: علت ایجاد این حساسیت های زیاد و زود رنج بودن به شخصیت فرد، ژنتیک، یادگیری و تربیت فرد در دوران کودکی باز گشت می کند.
اگر افراد بیش از حد حساس و زودرنج این ویژگی ها را دارند:
- میتوانند اطلاعات را عمیقاً پردازش کنند.
- می توانند خیلی عمیق روی چیزی تمرکز کنند.
- در کارهایی که نیازمند دقت، سرعت و جزئیات است مهارت دارند.
- شدیداً وظیفه شناس هستند.
خصوصیات ظاهری افراد بیش از حد حساس:
- در اعمال حرکاتی مهارت دارند.
- بیشتر تحت تاثیر کافئین هستند.
- در ثابت ماندن مهارت دارند.
- نیمکره راست مغزشان قوی تر است: خلاق تر هستند.
- کندتر از محرک های شدید ریکاور می شوند.
پایین بودن اعتماد به نفس ، فرد را حساس و زود رنج می کند
درمان حساسیت وزود رنجی شدید
اعتماد به نفس پایین و حساسیت بیش از حد
افرادی که اعتماد به نفس خوبی دارند، معمولا زندگی بهتری را هم تجربه میکنند و در زندگی شرایط مناسبتری خواهند داشت. این شرایط تا جایی پیش میرود که به گفته دکتر ناظمی کمبود اعتماد به نفس حتی میتواند موجب ایجاد حساسیت و زود رنجی هم بشود.
پایین بودن میزان اعتماد به نفس، یکی از مهمترین دلایلی است که میتواند فرد را حساس و زود رنج کند. نباید فراموش کنیم حساسیت بیش از حد افراد، به اعتماد به نفس آنها بستگی دارد. به این معنی که این افراد چون نسبت به نوع زندگی و شرایطی که دارند، حساس هستند و خودشان را پایینتر از دیگران میدانند، نمیتوانند حرفها و نظرات دیگران را تحمل کنند و چنین رفتارهایی را از خود نشان میدهند.
حساسها مراقب باشند
دوست ندارد اینطور باشد، اما کاری هم از دستش برنمیآید. حساس است و خیلی زود از حرفهای دیگران ناراحت میشود. تصمیم میگیرد رفت و آمدهایش را کم کند، روابط اجتماعیاش را حذف میکند و در خانه میماند تا نه از حرفی ناراحت شود و نه کسی را ناراحت کند. غافل از اینکه این کناره گیری کردن فقط شرایطش را بدتر میکند و موجب تشدید حساسیتهایش میشود. البته خیلی وقتها هم دست به کار میشود و سعی میکند رفتارهای اشتباهش را تغییر دهد ولی چون این کار برایش سخت است، در همان ابتدای کار، پشیمان میشود و دوباره به همان روال قبل برمیگردد؛ یعنی حساسیت و ناراحت شدن، بعد تنهایی و فرار از موقعیت برای کم شدن این همه ناراحتی و پس از آن هم تشدید مشکل و بدتر شدن شرایط.
آنطور که این روانشناس توصیه میکند این افراد در اولین قدم باید اعتماد به نفسشان را تقویت کنند و هر کاری از دستشان برمیآید ـ مانند خود گوییهای مثبت ـ برای تقویت اعتماد به نفس انجام دهند. همچنین خوب است برای تقویت اعتماد به نفس، به خود آگاهی رسیده و شناخت دقیقی از نقاط ضعف و قوتشان پیدا کنند.
از جمع فرار نکنید
کسانی که حساس هستند، معمولا خیلی دوست ندارند در جمع حاضر شوند و ترجیح میدهند تنها بمانند. گروهی از این افراد هم هستند که همیشه از دیگران ناراحتند و برای همین هنگامی که در جمع هستند، احساس خیلی بدی را تجربه خواهند کرد. در نتیجه طبیعی است این افراد کمکم از جمع دور شوند و تنهایی را ترجیح دهند، اما وقتی آنها از دیگران فاصله میگیرند، طرز فکر و نگرش منفی که نسبت به جمع و دیگران دارند نیز تقویت میشود و در نتیجه نمیتوانند با شرایط و موقعیتهای جدید هماهنگ شوند.
بنابراین گاهی افراد حساس تصمیم میگیرند به جای حل مساله و ایجاد توانایی برای برطرف کردن این مشکل، از جمع فرار کنند و همین دوری از گروه باعث تشدید مشکلاتشان میشود.
اولین و یکی از بهترین کارهایی که میتوان برای این گروه از افراد انجام داد، مواجه شدن با موقعیت است. به این معنی که قرار نیست زمانی که احساس میکنید از قرار گرفتن در جمع ناراحت میشوید یا از حرفها و نظرات دیگران احساس خوبی ندارید، رفت و آمدهایتان را قطع کنید. بلکه توصیه میشود روابط اجتماعی بیشتری داشته باشید، اما قبل از این مرحله، خودتان را بهتر بشناسید و اعتماد به نفستان را تقویت کنید و پس از آن مهارتهای ارتباطی را بیاموزید و بدانید در هر رابطهای چطور باید برخورد کرد. وی ادامه میدهد: افرادی که حساسیت بیش از حد دارند، معمولا از کمبود قدرت ابراز وجود هم رنج میبرند و نمیتوانند حرفها و نظراتشان را بدرستی مطرح کنند. برای همین هم احساسات منفیشان بیشتر میشود و همین میتواند شرایط آنها را بدتر کند. همچنین به این موضوع هم توجه داشته باشید که تمام رفتارها و حرفهای دیگران را به خودتان نسبت ندهید و بدانید خیلی از حرفها و رفتارها به شما ارتباطی پیدا نمیکند.
دیگران هم باید به آنها کمک کنید
کسانی که با فردی حساس و زودرنج زندگی میکنند، معمولا نمیدانند چطور باید با او برخورد کرد؛ اگر خیلی سخت بگیرند، او را ناراحت کردهاند و اگر خیلی کاری به کارش نداشته باشند، این خصوصیت اخلاقی را تشدید کردهاند. پس چه کاری بهترین است و برای کمک به این افراد چه کار باید کرد؟
لحن و نوع کلام و همینطور زبان بدن ما باید متناسب با نیازها و شخصیت فرد باشد، اما با همین حرفها باید به او کمک کنید رفتارش را تغییر دهد و در موقعیت مناسب قرار بگیرد.
اگر میخواهید به فردی که حساس است کمک کنید رفتارش را تغییر دهد، او را در موقعیت قرار دهید و پس از آن کمکش کنید موقعیتی را که در آن قرار گرفته، بخوبی درک کند و پذیرش بیشتری داشته باشد. همچنین باید این فرصت را در اختیار آنها بگذارید تا اعتماد به نفسشان را تقویت کنند و وضع بهتری داشته باشند.
بچهها را درست تربیت کنیم
همانطور که گفته شد شیوه تربیتی پدر و مادر هم در ایجاد این حساسیتها موثر است و میتواند آن را تقویت کرده یا برای حل مشکل کمک کند. دکتر ناظمی هم در این زمینه به والدین توصیه میکند فرزندانشان را طوری تربیت کنند که آمادگی رویارویی با فراز و نشیبهای زندگی را داشته و واقعنگر باشند. به این معنی که بچهها باید در شرایط اجتماعی طبیعی و عادی قرار بگیرند و اینطور نیست که در محیطی بسته آنها را پرورش دهیم و انتظار داشته باشیم در آینده هم زندگی اجتماعی موفقی داشته باشند.
گردآوری:بخش رواننشناسی بیتوته
منابع:
namnak.com
عصبانیت،اغلب میتواند عامل بروز سکته های شدید باشد
اگر زود عصبانی می شوید بخوانید!پزشکان در یک مطالعه جدید هشدار دادند که داشتن خلق و خوی عصبانی خطر ابتلا به سکته مغزی و قلبی را تشدید میکند و در ابتلا به این سکته ها نقش به سزایی را ایفا می کند.
به گفته پزشکان آمریکایی، عصبانیت اغلب میتواند عامل بروز سکته های شدید باشد. آنها میگویند تا دو ساعت پس از آن که فردی عصبانی میشود، بیشترین احتمال ابتلا به سکته در آن فرد وجود دارد. البته لازم است بررسیهای بیشتری به منظور درک دقیق این ارتباط و تاثیر استراتژیهای مقابله با استرس در پیشگیری از بروز چنین مشکلاتی انجام شود.
پزشکان آمریکایی در مطالعه انجام شده به این مسئله پی برده اند که در افرادی که فاکتورهای خطرزا همچون سابقه ابتلا به بیماریهای قلبی وجود دارد، حدود دو ساعت پس از آن که عصبانی شوند، خطر ابتلا به سکته قلبی پنج برابر و خطر ابتلا به سکته مغزی بیش از سه برابر افزایش مییابد.
دکتر «الیزابت موستفسکای» و تیم تحقیقاتیاش اظهار داشتند: هرچه تعداد دفعات عصبانی شدن در طول روز بیشتر باشد این خطر نیز افزایش مییابد. موستفسکای همچنین گفت: اگرچه خطر ابتلا به سکته با یک مورد عصبانیتتقریبا پایین است اما این خطر در افرادی که مرتب عصبانی میشوند میتواند تشدید کننده باشد.
به گفته کارشناسان استرس مزمن به بروز بیماریهای قلبی منجر میشود زیرا فشارخون را افزایش میدهد. با این حال هنوز مشخص نیست رابطه بین عصبانیت و بروز سکته مغزی و قلبی چیست. ممکن است تغییرات روانی که عصبانیت بر بدن اعمال میکند علت آن باشد اما لازم است تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام شود.
منبع : ایسنا
تیکهای عصبی را جدی بگیرید و برای درمان آن اقدام کنید
یک متخصص بیماریهای مغز و اعصاب گفت: تیکهای عصبی را جدی بگیرید و هرچه سریعتر نسبت به درمان آن اقدام کنید.
دکتر آزادنیا اظهار کرد: تیک عصبی جزو اختلالات حرکتی است که ممکن است از نوع ساده یا پیچیده باشد.
وی تصریح کرد: تیکهای حرکتی ساده شامل پلک زدن، بالا بردن ابرو، اخم کردن، تمیز کردن بینی، فشار دادن دندانها، حرکت لگن و ... و تیکهای حرکتی پیچیده نیز مانند تکان دادن سر، گردن، دستها و انگشتان و چرخش تنه است.
این متخصص مغز و اعصاب افزود: علاوه بر تیکهای حرکتی، تیک صدا نیز در افراد وجود دارد که به دو نوع ساده و پیچیده طبقهبندی میشود؛ تمیز کردن گلو، آه کشیدن، سرفه یا ایجاد صداهای کشیده در طول صحبت کردن از ویژگی افرادی است که تیک صدای ساده دارند. همچنین لکنت زبان، گفتن جملات نامفهوم و در مواردی ناسزا گفتن جزو ویژگیهای تیک صدای پیچیده در بیماران است.
تیک عصبی در اطفال و بویژه پسران شایعتر است
وی تصریح کرد: حرکات ناشی از تیک غیرارادی است و یک احساس درونی در فرد منجر به ایجاد حرکات تیک میشود و شیوع آن نیز سنین خاصی را دربرنمیگیرد، اما در اطفال شایعتر است.
این متخصص بیماریهای مغز و اعصاب افزود: از ویژگیهای تیک این است که در خواب از بین میرود، در مواقعی که فرد حواسش به خودش نیست تشدید میشود، حرکات ناگهانی است، شروع و خاتمه دارد و موقت است.
آزادنیا با بیان اینکه علل ایجاد تیک عصبی مختلف است، اظهار کرد: بیماریهای ارثی، عارضه برخی عفونتها، عارضه برخی داروهای ضدتشنج و جنون، عارضه مسمومیت و سکتههای مغزی و ضربه مغزی از علل ایجاد تیک عصبی در افراد است.
وی تصریح کرد: درمان تیک عصبی معمولا با توجه به علت ایجاد آن شروع میشود؛ به طوریکه بصورت درمان علامتی است و در برخی موارد نیز ممکن است به بیمار داروی اختصاصی بدهیم که در کل همه موارد بستگی به نوع و شرایط بیمار دارد.
این متخصص بیماریهای مغز و اعصاب گفت: تیک عصبی در اطفال و بویژه پسران شایعتر است و در سنین دو تا 10 سالگی و با تیکهای حرکتی ساده شروع میشود و پس از آن با تیکهای صوتی ساده همراه است. با بزرگ شدن فرد شدت علامات بیشتر میشود و در سنین بلوغ به حداکثر خود میرسد و در بزرگسالی نیز افزایش مییابد.
وی در پایان توصیه کرد: افراد تیکهای عصبی را جدی بگیرند، هرچه سریعتر نزد پزشک متخصص روند و تحت درمان قرار گیرند. همچنین با توجه به اینکه استرس علائم را تشدید میکند بیماران سعی کنند از هرگونه استرس و نگرانی به دور باشند.
منبع:ایسنا
زندگی کردن یعنی هیچ لحظهای را از دست ندهید
زنده بودن یعنی نفس کشیدن. یعنی اکسیژن را داخل ریهها بکشید و دیاکسیدکربن را بیرون کنید. یعنی هوای تازه را داخل ریهها آورده و هوای مسموم را بیرون بفرستید. شاید این آسانترین کار به نظرتان برسد. آنقدر ساده که خیلی از ما فقط به همین کار تا آخر عمرمان بسنده میکنیم، یعنی فقط نفس میکشیم.
رسیدن به جایگاهی که والدینتان آرزو دارند، نفس کشیدن. پیدا کردن کار، نفس کشیدن. قدم زدن از خانه تا محلکار، نفس کشیدن…
زنده بودن موفقیتی به حساب نمیآید. نفس کشیدن، راه رفتن، دویدن، غذا خوردن و انجام کارهای اولیهای که برای سالم نگه داشتن بدنتان کافی است کار سختی نیست. واقعاً زنده نگه داشتن خودتان کار خاصی نیست، همه ما این کار را می کنیم.
موفقیت واقعی، آدمهایی که همه درمورد آنها حرف میزنند، آنهایی هستند که واقعاً یاد گرفتهاند چطور زندگی کنند. آدمهایی که کاری جز فقط نفس کشیدن انجام میدهند.
زنده بودن و زندگی کردن با هم فرق دارد. زنده بودن یعنی راکد بودن. یعنی همانطور که نفستان را حبس کردهاید، اجازه بدهید جریان شما را از فرازونشیبهای خود عبور دهد.
یعنی ثابت ایستادن روی پلهبرقی که به سمت بالا در حرکت است. یعنی اجازه بدهید دیگران شما را به سمت خط پایان بکشانند.
زندگی کردن چیزی متفاوت با این است. زندگی کردن یعنی بند آوردن نفس کسی، گاهی قطع شدن نفس خودتان و اینکه گاهی اصلاً یادتان برود که نفس بکشید. این درست متضاد زنده بودن است، چون زندگی کردن همیشه نزدیکتر به مرگ است.
زندگی کردن یعنی اجازه ندهید ریتم زندگی، شما را تسلیم خود کند. زندگی کردن یعنی هیچ لحظهای را از دست ندهید. یعنی آنقدر جیغ بزنید که به نفسنفس بیفتید و آنقدر بخندید که نفستان بند بیاید. یعنی آنقدر گریه کنید که دیگر نفسی برایتان باقی نماند. یعنی حس کنید که همه چیز در یک لحظه تمام خواهد شد و برای آن آماده باشید.
زندگی کردن به معنی نگه داشتن، شمردن و نگاه کردن به نفسهایتان نیست. یعنی یادتان برود که نفس بکشید. یعنی در فرصتها و اشتیاق هایتان شیرجه بزنید، خلاف جریان شنا کنید و تا مرز غرق شدن پیش بروید.
زنده بودن یک وضعیت است، زندگی کردن یعنی گذر کردن از همه وضعیتها
زندگی کردن یعنی با نفسهایتان، با لحظاتتان چه میکنید. یعنی چطور مسیر خودتان را میسازید.
یعنی چطور با معشوقهایتان میجنگید، چون کلمات برایتان نارسا هستند فریاد میزنید و آرزوهایتان را تا جایی دنبال میکنید که پژمرده و خسته شوید.
زندگی کردن یعنی دوست داشتن فرزندانتان تاجاییکه آسیب نبینید، یعنی خرج کردن خوشبختیتان برای دیگران و گم کردن خودتان در یک تکنوازی گیتار. یعنی نقاشی کشیدن تا جایی که دردهایتان را فراموش کنید، رابطهجنسی با همسرتان برای فراموش کردن شکستگی دلتان و لذت بردن از هر تکه کیک شکلاتی.
یعنی سوختن از درون و زمین خوردن. یعنی شکست خوردن و جنگیدن. یعنی دویدن تا جایی که از نفس بیفتید و غش کنید. یعنی جسور و سرکش بودن. یعنی هیچوقت نایستید و هیچوقت ازخودراضی نشوید.
آنهایی که فقط زندهاند هیچوقت متوجه شکل درختان وقتی باران میآید نمیشوند یا اصلاً به این فکر نمیکنند که بیرون پریدن از هواپیما چه حسی میتواند داشته باشد. آنها هیچوقت در تلههای زندگی اسیر نمیشوند و هیچوقت لذتهای ساده چیزهای عادی زندگی را حس نمیکنند. آنها هیچوقت خاطراتی نمیسازند که حتی قرنها بعد دیگران به خاطر بیاورند.
هیچوقت در لحظه حال گم نمیشوند، هیچوقت از ناشناختهها غافلگیر نمیشوند و از ناممکنها به هیجان نمیآیند. آنها هیچوقت به اینها نمیرسند چون مشغول این هستند که نفس کشیدن یادشان نرود.
زنده بودن یعنی نفس کشیدن، زندگی کردن یعنی یادتان برود نفس را از ریه بیرون بدهید.
زنده بودن یک تپش قلب است، زندگی کردن قلبی تپنده.
زنده بودن یک وضعیت است، زندگی کردن یعنی گذر کردن از همه وضعیتها.
زنده بودن آسان است، زندگی کردن دشوار.
زنده بودن یک هدیه است، زندگی کردن یعنی وجود داشتن.
زنده بودن یعنی چشمانی مراقب و محتاط، زندگی کردن یعنی هیچوقت نبستن چشمها.
زنده بودن یعنی پوستتان، زندگی کردن یعنی بیرون پریدن از پوستتان.
زنده بودن یعنی روزها پشت سر هم، زندگی کردن یعنی طلوعها تا غروبهای آفتاب.
زنده بودن یعنی راحتی، زندگی کردن یعنی گذشتن از مرز منطقه امن خود.
زنده بودن رایگان است، زندگی کردن یعنی خرج کردن هر لحظه.
زنده بودن یعنی انجام سهم خودتان از زندگی، زندگی کردن یعنی داشتن میلیونها سهم.
زنده بودن قابل درک است، زندگی کردن یعنی همیشه به دنبال پاسخ بودن.
منبع:مردمان
خجالت و کمرویی از جمله عواطف اجتماعی است که در رفتارهای اجتماعی برخی افراد بروز می کند
دکتر قنبری، روان پزشک: دلتان می خواهد وقتی وارد یک جمع می شوید چطور با شما رفتار شود؟ قطعا دوست دارید از شما استقبال به حرف هایتان گوش داده شود، اما اگر از قضا احساس کنید در جمعی که به آن وارد شده اید معذب هستید و مدام می خواهید خودتان را از نگاه دیگران بدزدید و خدا خدا می کنید کسی با شما صحبت نکند، احتمالا جزو آدم های خجالتی هستید.
خجالت و کمرویی از جمله عواطف اجتماعی است که در رفتارهای اجتماعی برخی افراد بروز می کند. اینکه این حالت از کجا می آید، ذاتی است یا اکتسابی، چقدر از آن طبیعی است و چقدرش آزاردهنده است و راهکارهای مقابله با آن همگی از جمله سوال هایی است که در این گفت و گو به آنها پاسخ داده شده است.
خجالتی بودن چطور تعریف می شود؟
خجالت از جمله رفتارهایی است که می تواند افراد را از زندگی عادی روزمره باز دارد. اغلب افراد خجالتی آنقدر با موضوع خجالتشان درگیر هستند که تیپ شخصیتی به نام تیپ شخصیت اجتنابی به خود می گیرند. این افراد در جمع های ناآشنا سخت وارد می شوند و برای ایجاد دوستی های جدید دچار مشکل هستند و معمولا مشکل جراتمندی دارند.
یکی از مواردی که بیشتر این افراد با آن درگیر هستند در «نه» گفتن است. اگر کاری از آنها خواسته شود که نخواهند انجام دهند نمی توانند به بگویند و اغلب به خاطر خجالتشان مورد سوءاستفاده افراد دیگر قرار می گیرند. فرد خجالتی حتی زمانی که نظر مخالف دارد نمی تواند نظرش را بگوید چون نگران است که طرد شود.
برعکس افراد درونگرا، این افراد میل به دوستی دارند و خیلی علاقه دارند در جمع پذیرفته شوند. ولی از ترس طرد شدن شروع به دوستی نمی کنند چون احساس ترس و اضطراب دارند و فکر می کنند کفایت لازم را برای اینکه مورد قبول جمع واقع شوند، ندارند.
به طور کلی همه این علائم در اختلال شخصیت اجتنابی مشخص می شود. جالب است بدانید که شیوع این اختلال 10 تا 12 درصد است و در آقایان و خانم ها چندان تفاوتی ندارد. سن شیوع آن هم معمولا از نوجوانی است گرچه مزاج خجالتی بودن از بچگی در برخی افراد وجود دارد.
آیا افرادی که اضطراب اجتماعی دارند هم درجاتی از خجالتی بودن را نشان می دهند؟
اصطلاح دیگری به نام ترس اجتماعی هم وجود دارد که خصوصیاتی بسیار شبیه اختلال اجتنابی دارد. قطعا همه ما درجاتی از ترس اجتماعی را تجربه کنیم، مثلا وقتی قرار است سخنرانی داشته باشیم یا به صورت شفاهی درس جواب دهیم. این اضطراب دو نمونه دارد؛ یکی نمود ذهنی و شناختی است که در آن فرد مدام در ذهنش نگران قضاوت دیگران است و می ترسد نتواند از عهده اجرای نقشی که به او سپرده شده بربیاید.
یکی دیگر نمود جسمی است که با حالت برافروختگی صورت، لرزش صدا و دست، تپش قلب و تعریق خودش را نشان می دهد. گاهی اوقات این ترس اجتماعی به قدری زیاد است که در کارهای بسیار پایه فرد هم اخلال ایجاد می کند. مثلا اینکه حتی نمی تواند قیمت یک کالا را بپرسد یا در حضور دیگران غذا بخورد و... که این موضوع باعث می شود از جمع اجتناب کند.
این افراد ولع بودن با دیگران را دارند اما به دلیل ترسی که دارند نمی توانند پیشقدم شوند. گاهی اوقات هم این اضطراب درونی است و دیگران متوجه آن نمی شوند که به این حالت اضطراب اجتماعی گفته شود.
خجالتی بودن با نداشتن اعتماد به نفس چه ارتباط دارد؟
بدون شک این دو ارتباط زیادی با یکدیگر دارند. اعتماد به نفس نقش بسیار مهمی در شکل گیری زیربنای شخصیت اجتنابی دارد. اعتماد به نفس از کودکی شکل می گیرد و دو جزء دارد؛ یکی جزء ژنتیکی و یکی جزء یادگیری.
گاهی اوقات کودکان با خوی محتاط متولد می شوند که این جزء ژنتیکی محسوب می شود و به اصطلاح مزاج نامیده می شود که از کودکی در فرد وجود دارد. مثلا کودکی خجالتی است و مدام پشت مادرش قایم می شود و دیرآشناست، اما اینکه بچه ای مزاج به اصطلاح دیرآشنا دارد و دلیل کافی برای ایجاد اختلال اجتنابی نیست.
خیلی اوقات با تشویق و اعتماد به نفس دادن می توان به تجربه موقعیت های جدید در کودک کمک کرد. اگر در این سن کودک را تشویق کنیم باعث می شود مزاج شرم را اگر هم دارد با اعتماد به نفس زیاد کمرنگ کند.
خجالتی بودن وقتی اختلال است که مانع پیشرفت و باعث نارضایتی فرد شود
چطور می توان خجالتی بودن را از درونگرا بودن تفکیک کرد؟
فرد درونگرا ممکن است خجالتی باشد اما این طور نیست که هر فرد درونگرایی خجالتی باشد. یعنی یک درصدی از افراد درونگرا خجالتی هستند و احساساتشان را کمتر بروز می دهند ولی در اغلب موارد افراد درونگرا اصلا خجالتی نیستند و اعتماد به نفس خوبی دارند. این افراد احساساتشان را کمتر بروز می دهند و این ویژگی شخصیتی آنهاست.
مرز تشخیص این دو کجاست؟
گرفتن شرح حال در تشخیص این دو نوع شخصیت بسیار کمک کننده است. فرد درونگرا در موقعیت های جدید به هیچ عنوان دچار اضطراب نمی شود. فرد درونگرا تنهایی را ترجیح می دهد و بروز احساسات ندارد و این به هیچ عنوان اختلال محسوب نمی شود ولی اختلال اجتناب که به دلیل خجالت زیاد بروز می کند همان طور که گفته شد نوعی اختلال است و باید درمان شود.
خجالتی بودن اختلال محسوب می شود؟
خجالتی بودن در صورتی اختلال است که هم مانع پیشرفت فرد شود و هم او را ناراضی کند. در غیر این صورت در جوامع شرقی و از جمله جامعه ما درجاتی از خجالتی بودن پسندیده محسوب می شود مثلا اینکه در جوامع غربی تماس چشمی مستقیم تشویق می شود در حالی که در جوامع شرقی این نوع نگاه گاهی بی ادبی محسوب می شود و با توجه به فرهنگ متفاوت است.
راهکارهای درمانی برای افرادی که خجالت مانع از فعالیت های روزانه شان شده چیست؟
برخی راهکارهای درمانی دارویی است. این افراد به علت شکست هایی که در اثر همین مشکل در آنها به وجود آمده ممکن است همزمان دچار افسردگی شوند یا اختلالات اضطرابی دیگر را تجربه کنند. بنابراین در این مواقع دارو به کمک فرد می آید ولی روان درمانی اهمیت بیشتری دارد.
از جمله کارهایی که انجام می شود آموزش جراتمندی است.
در این نوع آموزش به افراد یاد داده می شود تا بتوانند نه بگویند و این خیلی به تمرین نیاز دارد. مثلا به آنها گفته می شود به یک فروشگاه بروند و قیمت برخی اجناس را سوال کنند اما نخرند و از مغازه بیرون بیایند. ذکر این نکته مهم است که برخی اوقات همین ناتوانی در نه گفتن فشاری به فرد خجالتی می آورد که او را پرخاشگر می کند. چون احساساتش را بروز نمی دهد.
یکی دیگر از تمرین ها آموزش مهارت های اجتماعی است، اینکه چطور فرد وارد صحبت شود، چه موضوعاتی را مطرح کند که بتواند در جمع روند صحبت را ادامه بدهد و گوش دادن فعال داشته باشد و تماس چشمی خوبی داشته باشد. حتی موقعیت حرکتی فرد در توجه اطرافیان به او اثر می گذارد مثلا اگر قوز کند و خمیده باشد و از بدنش درست استفاده نکند نشان می دهد اعتماد به نفس پایینی دارد و جمع به او اعتماد نمی کند و همه اینها مهارت هایی است که فرد خجالتی باید به دست بیاورد.
در روند درمان تکالیف از کم به زیاد است. با توجه به ترس اجتماعی ای که فرد دارد این تکلیف آنقدر انجام می شود تا اضطراب نسبت به آن موضوع کاملا برطرف شود. در مورد اضطراب اجتماعی هم وقتی فرد مثلا سخنرانی دارد و در مدرسه و سر کلاس باید ارائه داشته باشد داروهایی به او تجویز می شود که اگر مصرف کند اضطرابش کنترل می شود و می تواند اجرای خیلی خوبی داشته باشد. دراصل دارودرمانی برای کاهش اضطراب است.
منبع:هفته نامه زندگی مثبت
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه دوست داشتی ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
مجموعه 2 عددی طرح معرق خانه شامل 2 طرح معرق خانه: 1.طرح معرق خانه ویلا سلطنتی 2.طرح معرق خانه گوتیک دارای راهنمای اسمبل قطعات ابتدا نقشه ها را چاپ کرده و سپس به روی تخته انتقال داده و برش زده و با توجه به شماره گذاری قطعات و همچنین شکل کامل شده آن ، آنها را به هم ... ...
برنامه اکسل متره و برآورد،تهیه صورت وضعیت راه،راه آهن و باند فرودگاه سال1403: -تهیه اتوماتیک و خودکار متره و برآورد،صورت وضعیت در کمترین زمان فقط با وارد کردن شماره آیتم -تهیه ریز متره -تهیه خلاصه متره -تهیه خلاصه فصول -تهیه برگه های مالی و مالی کل -اعمال اتوماتیک ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
عنوان مبحث: سوالات نهاد مبحث دانش خانواده و جمعیت (بخش اول) همراه با پاسخ شامل: 9 جلسه تعداد صفحات: 11 سوالات و جواب ها بصورت تایپ شده با فونت استاندارد می باشد که قابلیت سرچ در زمان آزمون را دارد سوالات ترم جدید همراه با پاسخ برای نمره 19 به بالا فرمت: pdf ... ...
کتاب صوتی کتاب_واپسین_گفتار ( یا عالم اوراسینا) ازاسپالدینگ_نویسنده_کتاب_معبدسکوت ... ...
عنوان پاورپوینت: دانلود پاورپوینت اثرات روانی خنده درمانی فرمت: پاورپوینت قابل ویرایشتعداد اسلاید: 20پاورپوینت آماده ارائهفهرست مطالب:مقدمهخنده درمانی چیستاهمیت لبخندآثار مثبت خندیدنفواید جسمانی خنده و... ... ...
پاورپوینت کامل فصل سوم ریاضی چهارم ضرب و تقسیم(همراه با حل تمارین) این محصول قابل ویرایش با فرمت pptx در 68 اسلاید آماده و قابل ارایه می باشد. در صورت شخصی سازی میتونین به واتس آپ شماره ای که زیر درج شده پیام بدین واستون اوکی میکنیم مزایای استفاده از ... ...
سکس آنان كه با سكس مخالف هستند زودتر به انزال میرسند، زیرا ذهن منقبض آنان عجله دارد تا از شر آن خلاص شود. پژوهشهای معاصر چیزهای بسیار تعجبآوری را میگویند، حقایق شگفتآور. برای نخستین بار، مسترز و جانسون Masters and Johnson در مورد آمیزش عمیق جنسی مطالعه علمی انجام ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
دانلود آزمون هوش وکسلر کودکان| راهنمای اجرا، نمره گذاری و تفسیر و نکات + نمونه جرا شده و فرم های پرسشنامه مجموعه فایل pdf-word-ppt مجموعه فایلهای کاربردی در زمینه آزمون هوش وکسلر کودکان برای شما کاربر گرامی گردآوری شده است. این مجموعه شامل 14 فایل مختلف با فرمت های ppt , ... ...
تعداد صفحات: 11 نوع فایل: WORD + فایل هدیه: نمونه مصاحبه تشخیصی افسردگی و اعتیاد (8صفحه) فهرست مطالب: شرح حال (مشخصات، علت ارجاع، شکایت عمده، مشکلات موجود و ...) معاینه وضعیت روانی تشخیص مصاحبه بخشی از متن فایل: م: خوابت چطوره؟ ب: زیاد خوب نیست، اگار ... ...
عنوان پاورپوینت: دانلود پاورپوینت کیست هموراژیک تخمدان و درمان آن فرمت: پاورپوینت قابل ویرایشتعداد اسلاید: 27پاورپوینت آماده ارائهفهرست مطالب:مقدمهکیست تخمدان هموراژیک چیستانواع کیست هموراژیککیستهای فولیکولارکیستهای لوتئالعلائم کیست هموراژیک علت کیست هموراژیک عوارض کیست ... ...
دانلود پاورپوینت در مورد [سلول های بنیادی] - شامل 4 فایل مختلف - قابل ویرایش و ارائه - ppt شامل 4 فایل پاورپوینت سلول های بنیادین به زبان ساده: 1. 33 اسلاید: تاریخچه سلول های بنیادی / تعریف سلول های بنیادی / ویژگی های سلول های بنیادی / گونه های سلول بنیادی / انواع سلول ... ...
عنوان پاورپوینت درسی: دانلود پاورپوینت بازسازی ویرانه ها درس 22 مطالعات اجتماعی پایه پنجم فرمت: پاورپوینت ppt تعداد اسلاید: 19 پاورپوینت قابل ویرایش با محیط حرفه ای منطبق با آخرین تغییرات مطالب و رئوس کتاب درسیبکارگریی افکت ها، تصاویر و اشکال متحرک بسیار ... ...
این فایل پاسخ تمامی سوالات مبحث ازدواج آری یا خیر؟ (آنچه قبل از ازدواج باید بدانیم - بخش دوم) می باشد. تعداد جلسات : 4 فایل منطبق با اخرین تغییرات سوالات می باشد و با استفاده از آن نمره 20 را در همه جلسات این آزمون کسب خواهید کرد . ...
عنوان پاورپوینت: پاورپوینت بازی زندگی است درس 17 تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم فرمت: پاورپوینت pptتعداد اسلاید: 26 پوشش کامل درس همراه با پاسخ فعالیت ها پاورپوینت قابل ویرایش با محیط حرفه ای منطبق با آخرین تغییرات مطالب و رئوس کتاب درسی فونت ... ...
دانلود مجموعه 4 عددی طرح جنگنده شامل 4 طرح معرق جنگنده : 1. طرح معرق جنگنده تایفون 2.طرح معرق جنگنده چند منظوره 3.طرح معرق جنگنده حامل 4.طرح معرق جنگنده هریر دارای راهنمای اسمبل قطعات ابتدا نقشه ها را چاپ کرده و سپس به روی تخته انتقال داده و برش زده و با توجه به ... ...
قالب آماده رنگی پلاک خودرو word مناسب برای چاپ روی برگه A3 ... ...
دانلود حل المسائل [طراحی و تحلیل آزمایش]: ویرایش هشتم - داگلاس مونتگومری ( 8 ) - زبان انگلیسی - pdf Solutions Manual for Design and Analysis of Experiments – 8th حل تمرین های کتاب طراحی و تحلیل آزمایش ویرایش 8 فصل های 2 تا 15 814 صفحه pdf ... ...
دانلود نظریه زبانها و اتوماتا و حل المسائل | ویرایش پنجم (انگلیسی) + جزوات فارسی مختلف و نمونه سوال با جواب (پیام نور) فایل فشرده دانلودی شامل 3 بخش است: 1. متن کتاب و حل المسائل نظریه زبانها و اتوماتا (ماشینها) - پیتر لینز به زبان اصلی کتاب انگلیسی: 427 صفحه حل المسائل ... ...
نوع فایل: power point فرمت فایل: ppt and pptx قابل ویرایش 12 اسلاید قسمتی از متن پاورپوینت: بخش 18 تعیین نوع کسب و کار کسب و کاربه تمامی فعالیت های تولیدی، خدماتی، خرید و فروش کالا ها با هدف سودآوری، کسب و کار گویند. فروش و انتقال کالا ها و ... ...
نوع فایل: power point فرمت فایل: pptx قابل ویرایش تعداد اسلایدها: 43 اسلاید تصویری از پاورپوینت: این پاورپوینت آموزشی، جذاب، قابل ویرایش، کاملا منطبق با کتب درسی و با تعداد اسلاید ذکر شده تهیه و تنظیم شده است. با بکارگیری نمودار ها ، تصاویر جالب و جذاب و دسته ... ...
دانلود حل المسائل کتاب انتقال حرارت هدایتی دیوید هان و نجاتی اوزیشیک David Hahn تعداد صفحات : 574 فرمت: PDF + دستنویس زبان: لاتین ویرایش: سوم عنوان لاتین: Heat Conduction نویسندگان: دیوید هان و نجاتی اوزیشیک David Hahn - Necati Ozisik این حل المسائل، کل فصل های ... ...
طرح معرق کشتی هانسیاتیک دارای راهنمای اسمبل قطعات ابتدا نقشه ها را چاپ کرده و سپس به روی تخته انتقال داده و برش زده و با توجه به شماره گذاری قطعات و همچنین شکل کامل شده آن ، آنها را به هم وصل کنید. در دو فرمت : jpg و PDF تعداد صفحه :4 عدد ... ...
حل المسائل کتاب معادلات دیفرانسیل و مسائل مقدار مرزی دیپریما و بویس ویرایش نهم William Boyce تعداد صفحات: 752 فرمت: PDF زبان: لاتین ویرایش: نهم عنوان لاتین: Elementary Differential Equations and Boundary Value نویسندگان: ریچارد دیپریما و ویلیام بویس William Boyce, ... ...
اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یامحبوب ترین ها
پرفروش ترین ها
پر فروش ترین های فورکیا
پر بازدید ترین های فورکیا