وب سایت گجت نیوز: در این مطلب لیستی از ۱۰ خودرو سال ۲۰۱۵ را مشاهده خواهید کرد که علاوه بر سرعت بالا و امکانات مناسب ، قیمتی کمتر از ۲۵ هزار دلار دارند.ماشین هایی که البته در ایران به احتساب دلار ۳۳۵۰ تومان باید ۸۳ میلیون تومان قیمت داشته باشند اما با قیمتی بین ۱۵۰ تا ۱۸۰میلیون تومان در کشورمان به فروش می رسند !

به هر حال در این مطالب قصد نداریم تا مشکل گرانی بیش از حد خودرو در کشور را مورد بررسی قرار دهیم ، هرچند که موضوعی بسیار مهم و البته ناراحت کننده است.در ادامه شما را با سریعترین خودروهای ۲۰۱۵ با قیمتی کمتر از ۲۵ هزار دلار آشنا خواهیم کرد.

۱) هیوندای سوناتا اکو ۱.۶L دوکلاچه اتوماتیک | شتاب: ۶/۷ ثانیه | قیمت پایه: ۲۴۱۰۰ دلار

هیوندای سوناتا اکو مدل ۲۰۱۵ که بیش از هر زمان دیگری از المان‌های طراحی گیج‌کننده استفاده کرده، از یک پیشرانه منحصر به فرد برای خود بهره می‌برد که در آن یک موتور ۱۱/۶ لیتری توربوشارژر چهار سیلندر با قدرت ۱۷۸ اسب‌بخار با یک گیربکس ۷ سرعته دوکلاچه اتوماتیک ترکیب شده است. راحتی بی‌نظیر، ساختار مستحکم، کیفیت مواد به کار رفته، دینامیک رانندگی مناسب و قیمت متعادل، مدل «اکو» از سوناتا را تبدیل به یک گزینه جذاب برای مشتریان کرده است.

با اینکه این سیستم پیشرانه بر روی کاغذ، شرایطی ملایم و کمتر «وحشی» دارد، ولی به اندازه‌ای است که می‌تواند سوناتا را در مدت ۶/۷ ثانیه به سرعت ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت برساند و آن را تبدیل به سریع‌ترین خودروی مدل ۲۰۱۵ با قیمتی کمتر از ۲۵ هزار دلار کند.

۲) فولکس‌واگن گلف TSI 1.8L با گیربکس دستی ۵ در | شتاب: ۶/۸ ثانیه | قیمت پایه: ۲۲۱۱۵ دلار

فولکس‌واگن گلف ۱.۸ TSI مدل ۲۰۱۵ با وزنی کمتر از ۱۳۶۰ کیلوگرم و با گیربکس دستی، در مدتی برابر ۶/۸ ثانیه به سرعت ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت می‌رسد که این زمان تقریباً یک ثانیه نسبت به مدل با گیربکس اتوماتیک کمتر است.

این گلف حتی در شرایط رانندگی شدید در تست، مصرف سوختی برابر ۸/۷۱ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر از خود نشان داده است. این مصرف سوخت بهینه در کنار شرایط رانندگی بی‌عیب‌و‌نقص و قیمت مناسب، این گلف را تبدیل به یکی از دوست‌داشتنی‌ترین خودروهای دنیا کرده است.

۳) نیسان جوک AWD | شتاب: ۶/۹ ثانیه | قیمت پایه: ۲۲۰۲۵ دلار

نیسان جوک یک کراس‌اور ساب‌کامپکت است که با ارتفاع گلگیرهای بلند و همین‌طور خط پنجره‌ها، می‌خواهد سبک ظاهری خاصی برای خود ایجاد کند. همچنین درب عقب حبابی‌شکل و لنز خمیده چراغ‌های جلو و عقب که به سمت بالا اوج گرفته‌اند، از دیگر عناصر خاص در طراحی جوک هستند. در همین حال، جوک از نظر عملکرد نیز این قابلیت‌ را پیدا کرده که بتواند در این لیست قرار بگیرد.

جوک خودروی کوچکی است و سرعت به طور پیوسته در آن احساس می‌شود. وقتی تست این مدل ۲۰۱۵ این خودرو انجام شد و آمار شتاب‌گیری آن بیرون آمد، بسیاری از زمان ۶/۹ ثانیه این خودرو تا رسیدن به سرعت ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت شگفت‌زده شدند.

۴) هوندا CR-V FWD | شتاب: ۷/۵ ثانیه | قیمت پایه: ۲۴۳۲۵ دلار

بسیاری از خودروسازان ساخت مدل‌های شاسی‌‌بلند سریع را کنار گذاشته‌اند؛ ولی این دلیل نمی‌شود که لذت جولان‌ دادن در مسابقات صحرا و محو شدن در توده‌های خاکی بیابان و کویر را با سرعت بالا فراموش کنیم. در همین حال، شاسی‌بلندهای کراس‌اور امروزی مانند هوندا CR-V نیز وجود دارند که تقریباً تمام نیازهای مشتری را از این نوع وسیله نقلیه در کنار چشمه‌ای کوچک از عملکرد ارائه می‌دهند.

هوندا CR-V با زمانی برابر ۷/۵ ثانیه که برای رسیدن به سرعت ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت نیاز دارد، از بسیاری از خودروهای هم‌کلاس خود سریع‌تر است و یکی از فاکتورهای بی‌شماری است که آن را از سایر رقیبان متمایز می‌کند.

۵) فولکس‌واگن گلف ۱.۸L TSI اتوماتیک ۵ در | شتاب: ۷/۷ ثانیه | قیمت پایه: ۲۱۸۱۵ دلار

فولکس‌واگن گلف ۱.۸L TSI از آن دسته خودروهایی است که وقتی در هفته اول با آن رانندگی می‌کنیم، با خود می‌گوییم که این خودرو تا ۵ سال دیگر هم به همین اندازه فوق‌العاده باقی خواهد ماند!

بخش زیادی از این جادوی فولکس‌واگن در موتور توربوی ۱/۸ لیتری چهار سیلندر با قدرت ۱۷۰ اسب‌بخار نهفته است. قدرت خام و طبع بیش‌فعال این موتور باعث ثبات آن و ایجاد کمترین میزان تأخیر برای توربو می‌شود. این دومین «گلف» موجود در این لیست است که آخرین آن‌ها نیز نخواهد بود.

۶) هوندا فیت ۱.۵L با گیربکس دستی | شتاب: ۷/۷ ثانیه | قیمت پایه: ۱۶۴۷۰ دلار

هوندا فیت از زمان حضور خود در دنیای خودرو در سال ۲۰۰۶، همیشه به عنوان گزینه‌ای اقتصادی مناسب برای همه مطرح بوده است. هنگامی که فیت برای مدل ۲۰۱۵ صاحب یک طراحی جدید شد، همه بیشتر نگران این بودند که چگونه می‌تواند دوباره به استانداردهای مدل‌های گذشته خود برسد.

هوندا برای مدل ۲۰۱۵ از فیت از یک موتور جدید ۱/۵ لیتری با آخرین طراحی‌ها، در کنار انژکتور مستقیم و بالا بادامک دوگانه (DOHC) استفاده کرده و با اضافه شدن ۱۴ اسب‌بخار به خروجی، قدرت موتور در مجموع به ۱۳۰ اسب‌بخار رسیده است. در نتیجه، هوندا فیت ۲۰۱۵ می‌تواند در زمانی برابر ۷/۷ ثانیه به سرعت ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت برسد و جایگاهی مناسب را در این لیست از آنِ خود کند.

۷) فولکس‌واگن گلف TDI DSG اتوماتیک ۵ در | شتاب: ۷/۸ ثانیه | قیمت پایه ۲۴۲۶۵ دلار

در سال‌های دور، در زمان بحران نفتی، فولکس‌واگن گلف یک جواب «مکعبی» آلمانی به «اوپک» و هوندا CVCC محسوب می‌شد. شاید با خود فکر کنید که این مدل میراثی گذشته از مدل «ربیت» را به همراه دارد، ولی وقتی پشت فرمان یک گلف TDI می‌نشینید، قطعاً این فکر از ذهن شما بیرون خواهد رفت.

فولکس‌واگن گلف مجهز به گیربکس DSG که به معنای دوکلاچه و اتوماتیک بودن آن است، در مدت ۷/۸ ثانیه به سرعت ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت می‌رسد که این زمان به اندازه نیم ثانیه نسبت به برادر دیزلی دیگرش با گیربکس دستی سریع‌تر است. همچنین این موضوع که این مدل با پیشرانه دیزلی به این لیست راه یافته، بیانگر سطح پیشرفت این خودروی مسافری کامپکت دیزلی است.

۸) تویوتا کمری ۲.۵L | شتاب: ۷/۹ ثانیه | قیمت پایه ۲۳۸۶۰ دلار

تویوتا کمری پرفروش‌ترین خودروی موجود در امریکا است. ولی در همین حال، بسیاری از علاقه‌مندان دنیای خودرو از آن فراری هستند؛ چرا که نمی‌خواهند اتومبیل‌های شهری به این اندازه یک‌دست باشند.

با این وجود، کمری با وزنی حدود ۱۵۰۰ کیلوگرم، همچنان متین و استوار قدم برمی‌دارد. آکیو تویودا (Akio Toyoda)، خودش یک علاقه‌مند شایسته دنیای خودرو است و کمپانی‌ای را رهبری می‌کند که در خط مقدم ساخت خودروهای هیجان‌انگیز است. گوشه‌ای از این تلاش‌ها را زمانی درک می‌کنیم که با یک کمری مدل ۲۰۱۵ با موتور چهار سیلندر در عرض ۷/۹ ثانیه به سرعت ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت می‌رسیم.

۹) هیوندای سوناتا ۲.۴L اسپورت اتوماتیک | شتاب: ۷/۹ ثانیه | قیمت پایه: ۲۴۰۰۰ دلار

هیوندای سوناتا از یک خودروی معمولی و خجالت‌زده به یک رقیب جدی در کلاس خود تبدیل شده و این کار را به شکلی شگفت‌انگیز، در زمانی نسبتاً‌ کوتاه انجام داده است. هر نسل از این خودرو تغییرات شگرفی نسبت به نسل قبلی خود ایجاد کرده است.

یکی از عوامل اصلی رشد هیوندای در دنیای خودرو، تأکید آن بر پیشرانه و همین‌طور تجهیز محصولات خود با قیمت نهایی منطقی بوده است. حتی حضور هیوندای سوناتا در این لیست که برای مدل ۲۰۱۵ آپدیت شده، اندکی تعجب‌برانگیز است.

۱۰) فورد فوکوس هاچ‌بک با گیربکس دستی | شتاب: ۷/۹ ثانیه | قیمت پایه: ۱۸۰۴۵ دلار

فورد به خاطر موتورهای جدید اکوبوست خود تحسین‌های زیادی را برانگیخته است. اکوبوست در واقع اصطلاح فورد برای استفاده از توربوشارژر است. با این حال، استفاده از این موتورها تمام مدل‌های کمپانی را در بر نمی‌گیرد و مدل‌هایی مانند فوکوس با موتور ۲ لیتری چهار سیلندر تنفس طبیعی را نیز شاهد هستیم. این بدین معناست که هیجان و لذت رانندگی به طور کامل از فرمول فورد خارج نشده است.

فورد فوکوس با شتاب ۷/۹ ثانیه تا سرعت ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت، هرگز تهدیدی برای یک هل‌کت به‌شمار نمی‌رود. امّا در همین حال، ترکیب موتور ۲ لیتری با گیربکس ۵ دنده دستی عملکردی مناسب و منطبق با حال و هوای کابین و تنظیمات شاسی دارد. همچنین لازم به ذکر است که این زمان با مدل تیتانیوم با تجهیزات کامل و پکیج عملکرد به‌دست آمده است. این در حالی است که برای مدل ۲۰۱۲ از فورد فوکوس، زمان شتاب ۷/۳ ثانیه ثبت شده است.

خبرگزاری عصر ایران: طراحی ظریف و چشم نواز و در عین حال خشن و جنگنده و کاملا آیرودینامیکی که به مخاطبان خود می‌فهماند که با چیز ساده و ابتدایی با وجود نسل اولی بودن آن طرف نیستند.

اسلینگشات (Slingshot)، موتورسیکلتی سه چرخ همچون کن- ام با دو چرخ در جلو و یک چرخ در عقب، ولی با کابین ساخته شده به سبک اتومبیل‌های چهار‌چرخ است که در قالب یک برند جدید از سوی پولاریس (Polaris) آمریکا معرفی شده است.

یکی از چندین شرکت سازنده وسایل نقلیه در جهان است که دفتر مرکزی و کارخانه تولیدی آن در ایالت مینه سوتا آمریکا واقع شده است و محصولاتی در گروه موتورسیکلت‌های چهار چرخ خارج از جاده‌ای (آفرودی)، اتومبیل‌های چهار چرخ کوچک نظامی، اتومبیل‌های چهار چرخ کوچک باری، اتومبیل‌های کوچک الکتریکی شهری، جت اسکی برفی و جدیدا موتورسیکلت‌های اسلینگشات را تولید می‌کند و شرکت‌های مطرحی همچون شرکت‌های آمریکایی موتورسیکلت‌سازی ویکتوری و ایندین را هم در زیر مجموعه خود دارد.

این شرکت حدود 60 سال پیش یعنی در سال 1954 میلادی تاسیس شد و سال گذشته تا امسال برای شصتمین سالگرد خود، موتورسیکلت رودستر اسلینگشات را معرفی کرده است.

---

طراحی

طراحی ظریف و چشم نواز و در عین حال خشن و جنگنده و کاملا آیرودینامیکی که به مخاطبان خود می‌فهماند که با چیز ساده و ابتدایی با وجود نسل اولی بودن آن طرف نیستند.

پیش از شروع هر کاری، شرکت سازنده چهار چوبی را برای طراحی و توسعه این محصول در نظر گرفته که شامل طول کلی 3800 میلی‌متری، عرض 1960 میلی‌متری و ارتفاع 1318 میلی متری با فاصله بین دو محور 2667 میلی متری می‌شود.

اگر اتومبیل‌های چهار چرخ تقریبا هم اندازه این محصول از جمله KTM X-BOW، آریل اتم و... را جزو رقیبان این محصول فرض کنیم، قطعا در بحث طراحی ظاهری در مقابل اسلینگشات حرفی برای گفتن نخواهد گذاشت.

در خصوص چهره آرایی، هر سه مدل اسلینگشات استاندارد، SL و SL LE شبیه به هم و با طراحی تقریبا یکسانی توسعه پیدا کرده‌اند.

مجموعه سپر این محصول نیز بیشتر از اینکه به عنوان یک ضربه‌گیر برای جلوگیری از آسیب رسیدن به قطعات اصلی از آن استفاده شود، به عنوان قطعه‌ای آیرودینامیکی از آن استفاده شده که سطح بالایی آن زاویه‌دار طراحی شده است.

مجموعه گلگیر چرخ‌ها هم به صورت زاویه‌دار طراحی شده و جریان هوای موجود در جلو و ابتدای کاپوت را جمع کرده و به اطراف شاسی پرتاب می‌کند.

برخلاف خودروهایی تقریبا همسان با اسلینگشات از جمله آریل اتم، این محصول در امتداد کاپوت موتور از شیشه نسبتا کوچکی بهره می‌برد که علاوه بر افزایش سطح رفاهی سرنشینن، باعث هدایت بهتر جریان هوای روی کاپوت هم شده و در دو طرف آن هم آینه‌های کشیده با پایه‌های باریک و قاب پشتی کاملا آیرودینامیکی نصب شده است.

تنها مدل SL از شیشه‌ای کاملا یک تکه، مدل LE از دو شیشه مجزا روبه‌ روی دو سرنشین اسلینگشات استفاده می‌کند و مدل استاندارد اسلینگشات بدون شیشه عرضه خواهد شد.

بخش عقبی این محصول برخلاف قسمت جلو به سبک و سیاق موتورسیکلت‌های دو چرخ، ولی در اندازه‌ای بزرگ‌تر طراحی شده است.

در این بخش اولین چیزی که توجه‌مان را به خود جلب کرد، بدنه برآمده در مرکز شاسی است که همچون تیغه‌ای عمودی ساخته شده و با کاربردی مشابه با باله نصب شده بر روی دم هواپیماها، به تعادل و پایداری موتورسیکلت کمک می‌کند که برای زیباتر شدن آن، بر روی آن چراغ کاری شده است.

چراغ‌های عقب هم به صورت LEDدر دو طرف بدنه به صورت کشیده تا اطراف بدنه طراحی شده است، ولی اطراف رینگ 18 اینچی چرخ عقب، خیلی خلوت و مثل قطعه‌ای بیرون از بدنه طراحی شده که چندان نمای دلچسبی ندارد.

فضای سرنشین و راننده و وسایل در نظر گرفته شده در آن هم مطابق با لوازم اتومبیل‌های چهار چرخ طراحی شده است، به این صورت که صندلی‌های سرنشینان مانند خودروها در کنار یکدیگر گذاشته شده و مجموعه داشبوردی مجهز به نمایشگری 4.3 اینچی با دوربین دید عقب و سیستم صوتی با شش بلندگوی مختلف و همچنین کنسول ابزار به همراه اهرم تعویض دنده در مقابل و میان سرنشینان پیاده شده است.

مشخصات فنی و پیشرانه

مجموعه جلوبندی خودرو از اجزایی همچون سیستم فرمان، سیستم ترمز و سیستم تعلیق تشکیل شده است.

اولین و مهم‌ترین عضو این مجموعه یعنی سیستم ترمز آن، در جلو از سیستم ترمز دیسکی در ابعاد 298 میلی متری ساخته شده که در پشت رینگ‌های 17 اینچی هشت پره‌ای مدل استاندارد با سایز لاستیک 50/205 و در پشت رینگ‌های 18 اینچی 10 پره‌ای دو مدل بالاتر با گستره لاستیک 45/225 نصب شده است که به سیستم‌های ایمنی نظیر سیستم ترمز ضد قفل ABS، سیستم کنترل پایداری الکترونیکی ESC که در این موتورسیکلت بسیار کاربردی و مفید بوده و در آخر هم به سیستم کنترل کشش که البته تنها مختص سیستم ترمز نیست، مجهز شده است.

پشت جلوبندی اسلینگشات قلب تپنده چهار سیلندر 2.4 لیتری DOHC دوست‌دار محیط زیست آن قرار گرفته که با هدایت بنزین از مخزن سوخت 45 لیتری آن و مخلوط کردن آن با هوا در محفظه 2384 سی‌سی اتاق احتراق، در دور موتور 6200 دور بر دقیقه حداکثر 173 اسب بخار قدرت و در دور موتور 4700 دور بر دقیقه نیز نهایتا 225 نیوتن‌متر گشتاور تولید می‌کند که توسط سیستم کلاچ هیدرولیکی یا خشک به جعبه دنده 5 سرعته دستی با معکوس کننده (دنده عقب) و پس از آن توسط میل گاردان به دیفرانسیل عقب شاسی و در نهایت توسط چرخ و تسمه به چرخ عقب منتقل می‌شود.

در آخرین نقطه این موتورسیکلت هم رینگ‌های 18 اینچی هشت پره‌ای با ابعاد لاستیک 35/265 در مدل استاندارد و رینگ‌های 20 اینچی ده پره‌ای 35/255 قرار گرفته که بر روی محور چرخ آن یک سیستم ترمز دیسکی با دیسک 298 میلی‌متری و سیستم تعلیق مستقل با کمک فنر هیدروپنوماتیکی نصب شده است.

پولاریس برای محافظت از چرخ و تسمه انتقال قدرت و همچنین هدایت تسمه بر روی چرخ تسمه، از محافظ و راهنمای فیبرکربنی استفاده کرده است.

وب سایت جوان خودرو: کواتروپورت جدید به خوبی نیاز شما را برای رانندگی اسپرت و تجملی برآورده می‌کند. زیباتر، سریع‌تر و دوست‌داشتنی‌تر شده است. طراحی داخلی و خارجی کواتروپورت جدید آشکارا با نسل قبل تفاوت دارد.

در کواتروپورت جدید دیگر خبری از چراغ‌های بیضی ساده جلو و ناهماهنگی با چراغ‌های مربعی شکل عقب نیست. مازراتی باید زودتر از اینها از طراحان بنام و مطرح دنیا استفاده می‌کرد. طراحی کواتروپورت جدید این‌بار به‌دست شرکت معروف پینین فارینا سپرده نشد، بلکه لورنزو روماسیوتی یکی از طراحان سابق پینین فارینا عهده دارد طراحی این سدان لوکس بود.

تیم طراحی مازراتی گویی با آرامش و وقت فراوان به طراحی کواتروپورت جدید پرداخته‌اند. در یک دست لیوان قهوه و در دست دیگر نیز قلم مخصوص طراحی داشتند. طراحی کواتروپورت جدید قابل ستایش است. طراحی که می‌توان رگه‌هایی از آن را در محصول جدید مازراتی یعنی گیبلی نیز مشاهده کرد.

این دو خودرو شباهت غیرقابل انکاری بایکدیگر دارند. تشخیص این دو مدل از یکدیگر برای افراد عادی چندان آسان هم نخواهد بود.

مازراتی در ایران توسط شرکت خدمات پس از فروش آرتاتاک موتور وارد کشور می‌شود. هم‌زمان با عرضه این خودور در بازارهای جهانی شاهد ورود آن به ایران نیز هستیم. البته لازم به‌ذکر است که اولین کواتروپورت جدید در ایران به‌صورت گذرموقت در شهر اصفهان رویت شد. مازراتی کواتروپورت جدید را می‌توان به عنوان گران‌قیمت‌ترین سدا ایتالیایی بازار معرفی کرد.

کواتروپورت را بهتر بشناسیم

مازراتی کواتروپورت در کلاس سدان‌های لوکس و مجل قرار دارد. رقیب اصلی این سدان ایتالیایی دوبرند معروف آلمانی یعنی مرسدس بنز Sکلاس و ب‌ام‌و سری7 است. اگر بخواهیم رقیب دیگری را برای این مازراتی درنظر بگیریم می‌توانیم به لکسوس LS اشاره کنیم.

این خودرو در نوامبر سال 2012 تولید و در سال 2013 روانه بازار شد. یکی از اصلی ترین تفاوت‌‌ها در کواتروپورت جدید استفاده از پیشرانه جدید توئین توربو است.

طراحی این خودرو تغییر قابل توجهی داشته است. برخی از علاقه‌مندان به خودرو طراحی نسل قبلی را بیشتر می‌پسندند و برخی دیگر نیز از طراحی کواتروپورت جدید خرسند هستند. به عقیده نگارنده نسل پنجم کواتروپورت دارای ظاهری تجملی و خیلی رسمی‌ است. وقتی درون این خودرو هستید گویی به یک مهمانی مجلل و خاص دعوت شده‌اید. اما این موضوع در نسل ششم کواتروپورت تاحد قابل توجهی فرق دارد.

ظاهر خودرو در عین ذات لوکس آن حسی اسپرت را نیز به بیننده القا می‌کند. پس نیازی نیست که برخوردتان را با دیگران خشک و سنگین کنید. کواتروپورت جدید از همه نظر قابل تقدیر و تحسین است، فقط باید هدفتان خرید این خودروی میلیاردی مشخص کنید.

رانندگی اسپرت یا رانندگی آرام و با پرستیژ. کواتروپورت تمام سلیقه‌های رانندگی با سدان لوکس را برایتان به همراه دارد.

توضیح عکس:

لورنزو روماسیوتی طراح اصلی نسل ششم مازراتی کواتروپورت. وی در سال 1948 در شهر مودنای ایتالیا به دنیا آمد. فارغ‌التحصیل رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه پلی تکنیک تورین است.

درسال 1973 وارد شرکت Pininfarina شد. وی در طول فعالیت در این شرکت طراحی سمت‌های مختلفی از جمله، مدیر ارشد اجرایی، عضو هیأت مدیره، مسئول تحقیق مدل‌های کانسپت، معاون مدیر بخش الکترونیکی و… منصوب شد.

Lorenzo Ramaciotti درمدت زمانی که با پینین فارینا همکاری می‌کرد در پروژه‌های بزرگ و مطرحی سهیم بود. فراری360، Maranello، مودنا، انزو، F430 و 612 اسکاگیلیتی از جمله خودروهایی بودند که قلم طراحی و ایده‌های وی در آنها نیز استفاده شده است.

وی در سال 2005 با اعلام استعفا از پینین‌فارینا خارج شد. بعد از آن در گروه فیات مشغول به فعالیت شد و در سال 2011 به همراه Marco Tencone خودرو شاسی بلند کانسپت Kubang را برای مازراتی طراحی کرد.

خودرویی که انقلاب جدیدی در طراحی محصولات مازراتی به همراه داشت. بعد از آن روماسیوتی نسل ششم کواتروپورت را با ظاهری بسیار متفاوت معرفی کرد. خودرویی که طراحی آن با دیگر محصولات تولیدی مازراتی تفاوت داشت و زیبایی و تجمل‌گرایی در آن به راحتی قابل احساس بود.

مازراتی گیبلی نیز از دیگر شاهکارهای طراحی لورنزو روماسیوتی است. گیبلی در سال 2014 وارد بازار شد.

همان‌طور که در تصویر می‌بینید طراحی چراغ‌های جلو و جلوپنجره حس یک خودروی خنگ یا ناراحت را به شما القا می‌کند. اما در نسل جدید کواتروپورت این موضوع به سبب طراحی چراغ‌های کشیده و سپر پهن به همراه جلوپنجره بزرگ کاملاً حس یک خودروی آماده برای مبارزه را احساس می‌کنید.

در نسل قبلی کاپوت خودرو با توجه به پیشرانه 8سیلندر تا حدودی کوچک‌تر طراحی شده است. در کواتروپورت جدید همان‌گونه که ملاحظه می‌کنید کاپوت بخش عمده‌ای از جلوی خودرو راپوشانده است و در اطراف گلگیرها و چراغ جلو امتداد یافته است.

درقسمت کناری نیز ارتفاع شیشه‌‌ها کاهش یافته و تا حد قابل توجهی قوس‌دار طراحی شده است. در کواتروپورت جدید رینگ‌های متنوع‌تری برای مشتریان در نظر گرفته شده. چهار نوع رینگ مختلف در ابعاد19 تا 21 اینچ.

اگر از نمای کناری به کواتروپورت قدیمی ‌نگاه کنید تنها حس یک خودروی لوکس به شما القا می‌شود، اما در کواتروپورت جدید بخاطر طراحی خاص و همچنین باریک بودن شیشه‌‌ها و خط کمر قوس‌دار حس و حال خودرویی لوکس و اسپرت برایتان تداعی خواهد شد.

یکی دیگر از تغییرات در کواتروپورت جدید استفاده از شیشه سوم یا همان به اصطلاح لچکی برای سرنشینان عقب است. در کواتروپورت جدید راهنمای کنار گلگیر و عبارت Pininfarina حذف شده است.

هواکش‌های سه‌تایی گلگیرجلو و نشان برند مازراتی در انتهای ستونC از جمله شباهت‌های هر دو نسل به حساب می‌آید.

مازراتی علاوه بر طراحی جدید و خاص محصول خود از یک پیشرانه جدید نیز در این مدل استفاده کرده است. کواتروپورت جدید با دو پیشرانه 6 و8 سیلندر خورجینی عرضه می‌شود. اما تنها مدل GTS از پیشرانه 8سیلندر 3.8لیتری بهرمند است.

دیگر مدل‌های کواتروپورت از پیشرانه 6سیلندر خورجینی 3لیتری توئین توربو برخوردار هستند. حجم دقیق این پیشرانه 6سیلندر 2979 سی‌سی است. در 5500 دور بردقیقه 410 اسب بخار قدرت و در بین 1500تا5000 دور بردقیقه نیز 550 نیوتن‌متر گشتاور تولید می‌کند. شتاب صفر تاصد این مدل نیز 5.1ثانیه و حداکثر سرعت آن284 کیلومتر درساعت است.

اما نسل پنج کواتروپورت با پیشرانه 8سیلندر 4.2 و 4.7لیتری عرضه شد. پیشرانه 4.2لیتری تنها 395 اسب بخار و 460 نیوتن‌متر گشتاور تولید می‌کند. پیشرانه 4.7لیتری نیز 433 اسب بخار قدرت و 490 نیوتن متر گشتاور تولید می‌کند. جدای از مشخصات فنی، طراحی درپوش پیشرانه نیز در نسل ششم به زیبایی صورت گرفته است و شلوغی و در هم بودن نسل پنجم را ندارد.

اگر نوشته Maserati را از انتهای خودرو برداریم، به غیر از اگزوزهای دوتایی در طرفین سپر دیگر هیچ وجه تشابهی بین نسل پنجم و ششم کواتروپورت پیدا نخواهید کرد. طراحی عقب کواتروپورت به کلی دستخوش تغییرات اساسی شده است. خبری از چراغ‌های مربعی شکل نیست.

چراغ‌های عقب برخلاف نسل پنجم که مربعی بودند و یک تکه، به‌صورت کشیده و دوتکه طراحی شده‌اند. چراغ‌هایی که از نظر طراحی هماهنگی قابل قبولی با چراغ‌های جلو دارند. در کواتروپورت جدید محل نصب پلاک حذف شده و در صندوق عقب به صورت یکدست طراحی شده است.

در کابین همه چیز عوض شده به غیر از آرم سه شاخه مازراتی روی فرمان. کابین کواتروپورت قدیمی‌ تاحد قابل توجهی شلوغ طراحی شده است. استفاده از دکمه و ادوات‌های مختلف در سرتاسر کابین حتی در دو طرف پشت فرمان و روی غربیلک، کابین شلوغی را برای راننده و سرنشینان تداعی می‌کند.

اما درون کابین کواتروپورت جدید همه چیز فرق کرده است. ترکیب چوب و چرم جلوه‌ای لوکس به کابین بخشیده. در طراحی داخلی کواتروپورت تا آنجایی که امکانش بود دکمه‌های اضافی حذف شده است.
کنسول میانی برای سرنشینان عقب نیز ظاهری جدید پیدا کرده است. اما عملکرد ادوات و کنترل‌‌ها هیچ تفاوتی نداشته است. همچنین در کواتروپورت جدید سرنشینان عقب همانند سرنشینان جلو از گرم‌کن صندلی بهره‌مند هستند.

کنسول مرکزی در کواتروپورت جدید دارای ظاهری لوکس و ساده است. در این مدل جعبه دنده 8سرعته ساخت ZF جایگزین جعبه دنده6سرعته شده است.

همچنین در کنار اهرم دنده دکمه‌های مختلفی برای سبک رانندگی درنظر گرفته شده است. با فعال کردن این دکمه‌‌ها هم می‌توانید صدای خروجی اگزوز را تغییر دهید و هم میزان نرمی ‌و خشکی سیستم فنربندی و فرمان را تنظیم کنید.

وب‌سایت مجله دیجی کالا: نمایشگاه خودروی فرانکفورت، بزرگترین نمایشگاه خودروی جهان است. امسال نیز خودروسازان سراسر جهان، با بهترین محصولاتشان روانه‌ی آلمان شده‌اند تا توانایی‌هایشان را به رخ بکشند. بعضی از خودروها، مدل‌های واقعی هستند که یا اکنون در بازار وجود دارند و یا به زودی راهی بازار می‌شوند، بعضی دیگر هم صرفا مدل‌هایی مفهومی هستند. در نمایشگاه امسال، خودروهای مختلف، از مدل‌های سدان گرفته تا سوپراسپرت‌ها و خودروهای هیبریدی و برقی به نمایش در آمده‌اند. در ادامه، با ۲۰ خودروی برتر این نمایشگاه آشنا می‌شوید.

۱. تا به این‌جای کار، درخشان‌ترین ستاره‌ی نمایشگاه، خودروی الکتریکی بسیار پیشرفته‌ی پورشه، به نام «میشن ای» (Mission E) بوده است. این خودروی مفهومی، رقیب مستقیم تسلا S است.

۲. آئودی، نیز برای اینکه از پورشه و تسلا عقب نیفند، مدل مفهومی الکتریکی خود، به نام «ای-ترون کواترو» (E-Tron Quattro) را معرفی کرده است. این یک خودروی SUV مفهومی است و رقیب مستقیم «تسلا ایکس» به حساب می‌آید.

۳. فولکس‌واگن،‌در این نمایشگاه یک SUV جدید به نام Tiguan GTE معرفی کرده است.

۴. فولکس‌واگن، یک خودروی مفهومی سوپراسپرت به نام «گولف GTE» را نیز به نمایش گذاشته است.

۵. بنتلی نیز که از زیرمجموعه‌های فولکس‌واگن به حساب می‌آید، نخستین SUV خود به نام «بنتایگا» (Bentayga) را معرفی کرده است.

۶. فولکس‌واگن که در آلمانی به معنی «ماشین مردم» است،‌ در برند زیرمجموعه‌ی دیگر خود یعنی لامبورگینی، مدل «آونتادور سوپرولوسه» (Aventador Superveloce) را به نمایش گذاشته است.

۷. از لامبورگینی، مدل «هوراکان اسپایدر» (Huracan Spyder) هم به نمایش گذاشته شد.

۸. بوگاتی برای اینکه از رقبایش عقب نماند، علی‌الحساب، مدل مفهومی «ویژن گرن‌توریسمو» (Vision Gran Turismo) را معرفی کرده است. این مدل که در اصل برای یک بازی ویدیویی طراحی شده، می‌تواند به مخاطبان، تا حدی از شکل ظاهری خودروی آینده‌ی بوگاتی خبر دهد.

۹. کره‌ای‌ها هم برای اینکه از رقبای اروپایی خود عقب نیفتند، از یک مدل مفهومی سوپراسپرت به نام N2050 ویژن گرن توریسمو رونمایی کرده‌اند.

۱۰. مرسدس هم با مدل مفهومی فوق‌العاده فضایی خود، توجه همگان را به خود جلب کرد. این خودرو، IAA نام دارد که مخفف عبارت «Intelligent Aerodynamic Automobile» است. ظاهرا که در سرعت‌های زیاد، با فشردن یک دکمه یا به صورت خودکار، شکل بدنه‌ی خودرو تغییر می‌کند تا به ایروداینامیک بهینه برسد.

۱۱. سیتروئن هم مدلی مفهومی به نام «کاکتوس M» را معرفی کرده که خیلی شبیه به خودروهای مهربان مناسب برای استفاده در مناطق استوایی و ساحلی به نظر می‌رسد.

۱۲. نیسان از مدلی مفهومی به نام «گریپز» (Gripz) رونمایی کرده که به نظر می‌رسد مدل بعدی خودروی اسپرت سری Z این شرکت باشد.

۱۳. هرچند از اولین باری که پژو «کوارتز» (Quartz) را دیده بودیم حدود یک سال می‌گذرد، ولی ظاهر عجیبش باعث شده که هنوز تماشای آن برایمان عادی نشود.

۱۴. مدل مفهومی تویوتا C-HR می‌تواند SUV بعدی این شرکت باشد.

۱۵. یک خودروی مفهومی جالب از مزدا به نام «کوئرو» (Koeru) معرفی شده که به نظر می‌رسد همان SUV بعدی این شرکت، یعنی CX-9 باشد.

۱۶. فراری از همه جالب‌تر است، سقف مدل 488 GTB را برداشته تا تبدیل به اسپایدر ۴۸۸ شود.

۱۷. بی‌ام‌ و هم از خودروی سدان لوکس جدید سری ۷ رونمایی کرد. ویدیوی آن را می‌توانید از این لینک در دیجی‌کالا‌مگ ببینید.

۱۸. جگوار هم مثل بنتلی،‌ نخستین SUV خود را معرفی کرد و نام آن را F-Pace گذاشت.

۱۹. اینفینیتی مدل مفهومی کراس‌آور خود به نام Q30 را معرفی کرد.

۲۰. آلفارومئو، مدلی سدان به نام «گیولیا» (Giulia) را به نمایش گذاشت. این خودرو از موتور شش سیلندر ۵۱۰ اسب‌بخاری بهره می‌برد.

مجله تخت گاز - روزبه خندان: در این مطلب نکاتی پیرامون انتخاب، راندن و جامعه‌پذیری این وسیله نقلیه سبز بیان خواهیم کرد. یک نکته مهم درباره دوچرخه‌الکتریکی این است که این نوع دوچرخه‌های موتوردار جهت تقویت نیروی انسانی دوچرخه‌سوار ساخته شده‌اند و نمی‌توانند جایگزین نیروی عضلات انسان باشند، بنابراین باید حسابشان را از موتورسیکلت‌های برقی و اسکوترها پاک جدا کرد. تقویت نیرویی که موتور دوچرخه برقی ایجاد می‌کند، به دوچرخه سوار کمک خواهد کرد تا در برابر موانعی چون تپه‌ها، باد مخالف و یا مسیر‌های سخت بدون خستگی به مسیرش ادامه دهد.

«موتور، باتری و کنترلر»

توان موتور در مدل‌های مختلف دوچرخه‌های الکتریکی گستره وسیعی دارند. از توان 200 تا 1000 وات و یا حتی بیشتر البته محدودیت قانونی موتور‌های الکتریکی در آمریکا 750 وات است.

یکی دیگر از فاکتور‌های مهمی‌ که باید در نظر گرفته شود، طراحی و محل موتور است. طراحی و محل موتور در دوچرخه الکتریکی نقش بسیار مهمی ‌دارد. متداول‌ترین موتور برای دوچرخه الکتریکی،‌ هاب موتور است. در (Hub Motor) به‌طور معمول موتور دوچرخه الکتریکی بین چرخ جلو و چرخ عقب نصب می‌شود. وقتی موتور در دوچرخه الکتریکی نصب و درگیر شد، موتور الکتریکی چرخ‌های دوچرخه را در مسیر هل داده و می‌کشد.

هرچند این سیستم کارکرد مناسبی ارائه می‌دهد اما یک نقطه ضعف بزرگ نیز دارد؛ از آنجایی‌که موتور الکتریکی به چرخ دنده دوچرخه الکتریکی متصل نیست، در تپه‌ها و زمین‌های شیبدار کمی ‌از بهره‌وری‌ خود را از دست می‌دهد. شاید بهترین مثال برای تصور این ضعف این باشد؛ فکر کنید که وسیله‌ای چون خودرو یا موتورسیکلت را یک روز کامل فقط با دنده یک برانید، چه حالتی پدید خواهد آمد؟ ممکن است با این حالت به مکانی که می‌خواهید برسید اما راندن با یک دنده شتاب و سرعت مطلوبی که یک وسیله چند دنده‌ بهتان می‌دهد بدون تردید نخواهد داد.

بهترین پیشنهاد برای دوچرخه‌های الکتریکی موتورهای نیمه‌برقی (Mid-Drive Motor) است. موتور Mid-Drive، موتوری است که نصف نیرو خود را از برق و نیمه دیگر را از عضلات سواره می‌گیرد. در این‌حالت باتری کمتری مصرف می‌شود و توان حرکتی افزایش می‌یابد و این از زمانی است که توان موتور Mid-Drive توسط دنده‌‌های دوچرخه به چرخ‌ها منتقل می‌شود. در چنین حالتی حتی قدرت عبور از تپه‌ها در حالی‌که با توجه به شیب دنده را تغییر دهید افزایش می‌یابد و افزون بر این قرار گرفتن موتور در نزدیکی زمین که وزن دوچرخه الکتریکی و موتور آن‌را بیشتر در مرکز و پایین دوچرخه قرار می‌دهد، کنترل روی فرمان دوچرخه الکتریکی را افزایش خواهد داد.

راندن یک دوچرخه الکتریکی

حرکت فقط با پدال؛ در هر زمانی که بخواهید، می‌توانید روی دوچرخه الکتریکی درست مثل یک دوچرخه عادی پدال بزنید و به پیش بروید. موتور دوچرخه هیچ مقاومتی در مقابل حرکت چرخ‌ها ایجاد نمی‌کند، در نتیجه احساس خواهید کرد که درست روی یک دوچرخه معمولی سوار هستید. بسته به مدل دوچرخه‌ای که خریداری می‌کنید، دوچرخه‌تان می‌تواند 3 یا 8 دنده و یا با پیشرانه داخلی NuVinciRN360TM باشد که چرخه دنده‌‌های نامحدودی برای دوچرخه در نظر می‌گیرند، مثل گیرباکس CVT در خودروها.

حرکت همراه با پدال و موتور دوچرخه؛ در این حالت می‌توانید از ترکیب نیرو بدنی خود به علاوه نیرو الکتریکی موتور برای پیش بردن دوچرخه استفاده کنید. هنگامی‌که با فشاردادن دکمه ON/OFF زیر فرمان دوچرخه، این حالت را برمی‌گزینید، موتور الکتریکی دوچرخه به آرامی ‌برق را جهت یاری پدال و نیروی عضلاتتان فراهم می‌کند. هم‌زمان در این حالت با تغییر زمینی که روی آن دوچرخه‌سواری می‌کنید و یا شیب زمین می‌توانید دنده‌ها را در جهت دستیابی به شتاب و سرعت مطلوب‌تر تغییر دهید. تجربه دوچرخه‌سواری در این حالت بسیار هیجان‌انگیز است، چرا که در پایین آمدن از شیب‌ها، می‌تواند حرکت دوچرخه‌ را یکنواخت نگه دارد و سوار را قادر می‌سازد از مناظر و حسی کم‌نظیر حین وزش باد لذت ببرد.

حالت نیمه‌برقی-نیمه‌پدالی 3 حالت را حمایت می‌کند؛ کم 30درصد، متوسط 60درصدو زیاد 100درصد. این درصدها نشان‌گر قدرت اضافی موتور برای تکمیل حرکت است. در حالت کم 30درصد قدرت موتور به قدرت پدال‌زنی سوار اضافه می‌شود. این در حالی است که در حالت زیاد افزایش قدرت به‌راحتی 2 برابر می‌شود. با یک فشار روی دکمه تغییر حالت، می‌توانید میزان قدرتی که موتور دوچرخه برای حرکت به جلو فراهم می‌کند، انتخاب کنید.

جالب است بدانید که هیچ مدرک قانونی مثل گواهینامه، بیمه و یا چیز‌هایی شبیه به اینها برای سوار شدن و راندن دوچرخه الکتریکی لازم نیست و می‌توان از امتیازات یک دوچرخه معمولی حین راندن این وسیله سبز بهره برد.

البته در ایالات متحده آمریکا بعضی محدودیت‌ها در مورد این دوچرخه‌ها اعمال می‌شود که البته چندان دست‌وپاگیر نیستند. اول اینکه سرعت دوچرخه‌الکتریکی از 20 مایل‌برساعت بیشتر نشود و دوم توان موتور دوچرخه الکتریکی از 750 وات بالاتر نرود. دوچرخه‌‌های‌ الکتریکی موجود در بازار این کشور نیز با توجه به همین قوانین ساخته می‌شود. در کشوری مانند ایران که در حال حاضر محدودیت قانونی خاصی برای این دوچرخه‌ها وجود ندارد، هر فرد می‌تواند با پدال زدن از سرعت 20 مایل‌برساعت نیز فراتر برود و توان موتور دوچرخه‌‌های الکتریکی نیز همان‌گونه که پیش از این ذکر شد، در گستره‌ای از 250 تا بیش از 1000 وات قابل استفاده است.

نکاتی از یک پژوهش جالب

در سراسر جهان تبدیل یک دوچرخه معمولی به دوچرخه‌الکتریکی رایج‌تر از خرید یک دوچرخه تمام الکتریکی کارخانه‌ای است!

بر اساس یک پژوهش آماری در آمریکا 48 درصد دارندگان دوچرخه‌‌های الکتریکی از کسانی هستند که دوچرخه الکتریکی را آماده می‌خرند اما ۵۲ درصد مابقی، با نصب یک موتور الکتریکی و باتری روی دوچرخه‌ معمولی خود، آن‌را تبدیل به یک دوچرخه برقی می‌کنند. عمده این افراد دوچرخه معمولی کوهستان دارند و 13 درصدشان دوچرخه معمولی. به‌طور کلی تحقیقات نشان می‌دهد الکتریکی کردن یک دوچرخه‌ معمولی با صرف هزینه کمتری نسبت به خرید یک دوچرخه‌الکتریکی کارخانه‌ای صورت می‌گیرد، البته نه همیشه.

در بیشتر شهرهای شلوغ دنیا، دوچرخه‌‌برقی جایگزین بسیار خوبی برای خودرو به نظر می‌رسد، شاید با این رشد جمعیت در آینده برای سفر در مراکز شهری بهتر باشد ماشین‌ها را فراموش کنیم! دوچرخه‌برقی وسیله‌ای است که به دلیل سهولت استفاده مردم را متقاعد به دوچرخه‌سواری روزانه می‌کند.

در تحقیقی میدانی در ایالات‌متحده آمریکا، ۵۵ درصد دارندگان دوچرخه‌‌های الکتریکی پیش از اینکه دوچرخه‌الکتریکی بخرند یا دوچرخه خود را الکتریکی کنند، به‌صورت هفتگی یا روزانه از دوچرخه خود استفاده می‌کردند اما پس از الکتریکی شدن دوچرخه، این میزان به ۹۳ درصد افزایش پیدا کرد! حتی 6 درصد افراد که هیچ‌گاه از دوچرخه استفاده نمی‌کردند با وجود دوچرخه‌‌الکتریکی، اقدام به استفاده از این‌گونه از وسیله نقلیه کرده‌اند که اغلب نیز بزرگ‌سال هستند.

بزرگ‌ترین مشکل در ارتباط با دوچرخه‌‌های الکتریکی وزن آنها است. این مشکل در نظر عده قابل‌توجهی از کاربران اصلی‌ترین مشکل دوچرخه‌‌های الکتریکی است اما عده اندکی هم هستند که با وزن دوچرخه هیچ مشکلی ندارند و عده‌ای بسیار قلیل نیز نگران سرقت دوچرخه یا زمان طولانی شارژ هستند. البته همان‌گونه که در شماره گذشته گفتیم فناوری باتری‌ها، مدت‌زمان شارژ و هم‌چنین وزن آنها همواره در حال پیشرفت است اما شاید دوچرخه‌هایی با بهره‌مندی از انواع دیگر انرژی نیز در راه هستند.

- محمد حسین جعفری: زیبایی بدنه از مهم‌ترین عناصر خودرو از زمان پیدایش آن بوده است. همواره بهترین طراحان و هنرمندان در صنعت خودروسازی به کار گرفته شده‌اند تا خودرویی طراحی کنند که در یک نگاه بینندگان را محصور زیبایی خود کند.

اما زیبایی خودرو فقط با یک طراحی عجیب و متفاوت تعریف نمی‌شود. استفاده از زبان خاص در کنار تلفیق مناسب عناصر زیبایی می‌تواند مجموعه‌ای آشنا و در عین حال چشم نواز را رقم بزند.

در این مقاله به معرفی ۲۰ خودروی زیبا که طی ۱۰ سال گذشته تولید و عرضه شده‌اند، خواهیم پرداخت. لازم به ذکر است که در این لیست مدل‌هایی قرار دارند که شاید شروع کننده زبان طراحی شرکت‌ها نباشند، ولی پس از طی مسیر تکامل حال کاملا پخته و زیبا هستند.

۲۰- مازراتی گرن توریسمو

مازراتی از دیرباز به ساخت خودرو‌های زیبا و لوکس شهرت دارد. گرن‌توریسمو نیز از این قاعده مستثنی نیست. طراحی تهاجمی و کشیده این خودرو لوکس به همراه تغییرات جزیی صورت گرفته در مدل ۲۰۱۵، گرن توریسمو را تبدیل به خودرویی کرده که هر نگاهی را به سوی خود جلب می‌کند.

۱۹- رنج‌روور ایوُک

کوچکترین عضو گروه رنج‌روور یکی از مهم‌ترین‌های آن‌ها است. ایوُک با طراحی زیبای خود زبان طراحی رنج‌روور را نیز تغییر داد و اکنون می‌توان از شباهت‌های سایر مدل‌های این شرکت با ایوُک دوست‌داشتنی صحبت کرد.

۱۸- کادیلاک سی‌تی‌اِس

سدان اسپرت و قدرتمند کادیلاک نیز همانند ایوُک اولین نمونه با زبان طراحی جدید کادیلاک است که پس از برنامه‌های جنرال موتورز برای برگرداندن این برند به سود‌دهی، تحت عمل زیبایی قرار گرفته است.

۱۷- آئودی R8

خودروی ستودنی آئودی را به معنای واقعی می‌توان به عنوان عامل جلب نظر نام برد. به خصوص هنگام معرفی نسل اول آن در سال ۲۰۰۵ و ارائه در سال ۲۰۰۷. این خودرو از نمونه به کار رفته آئودی در مسابقات لمانز الهام گرفته شده است.

۱۶- مرسدس بنز اس کلاس

نسل جدید مرسدس بنز اس کلاس واقعا یک شاهکار است. طراحی جدید و لوکس این خودرو بار دیگر قدرت برند مرسدس بنز را به رخ همگان کشیده است. با عبور یک دستگاه اس کلاس از خیابان، اولین حسی که به عابران تلقین خواهد شد اهمیت و شهرت بالای سرنشین آن است.

۱۵- رولزرویس فانتوم

برند رولزرویس از ابتدا و پس از انتقال به زیر پرچم بی‌ام‌و، خط مشی ثابتی را رعایت کرده است. طراحی فوق‌لوکس در عین سادگی (شبیه به شعار اپل). فانتوم که گل سرسبد برند رولزرویس به شمار می‌رود از این قاعده مستثنی نیست. هنگام مشاهده‌ی فانتوم از آینه وسط خودروی خود می‌توانید از چهره عبوس این خودرو حرف آن را متوجه شوید که می‌گوید، راهو باز کن بچه جون!

۱۴- جاگوار اِف تایپ

در لیست اکثر کارشناسان و نشریات خودرویی جهان در خصوص زیباترین خودرو‌ها، قطعا به نام جاگوار اِف تایپ بر خواهید خورد. جاگوار با طراحی این خودرو واقعا گل کاشته و دوباره نام خود را بر سر زبان‌ها انداخته است. خودروی زیبا و قدرتمند اِف تایپ قطعا نگاه شما را به خود جلب خواهد کرد.

۱۳- استون مارتین ونکوئیش

استون مارتین در مدل ونکوئیش تمام تلاش خود را کرده است تا زبان طراحی این شرکت را به بهترین نحو بهبود دهد. ونکوئیش که برای جایگزینی مدل DBS توسعه یافته است، یه قدم رو به جلو است. با این که شاید طراحی‌های خودرو‌های این برند تا حدودی یکنواخت شده باشد، ولی هنوز هم نمی‌توان از زیبایی‌های آن چشم پوشی کرد.

۱۲- فراری ۴۵۸

فراری ۴۵۸ در بازه‌ای معرفی شد که بسیاری از کارشناسان برند فراری را در حال افت می‌دانستند و معتقد بودند مدتی است که این خودروساز مدلی در خور نام خود معرفی نکرده است. اما پاسخ دندان‌شکن فراری در سال ۲۰۰۹ جایی برای بحث باقی نگذاشت. خودروی فوق‌العاده ۴۵۸ معرفی شد. این خودرو حتی پس از گذشت ۶ سال هم‌چنان زیبا و جذاب است.

۱۱- آلفارمئو 4C

آلفارمئو که همه آن را با خودرو‌های کوچک و چابک می‌شناسند، همواره مانند سایر خودروسازان ایتالیایی توجه ویژه‌ای به طراحی خودور‌های خود داشته است.می‌توان از 4C به عنوان بازگشت شکوهمند این برند یاد کرد. خودرویی که کمتر کارشناسی پس از آزمایش، عاشق آن نشده است.

مجله تخت گاز - میلاد میرعابدینی: خودروهای شاسی‌بلند طیف گسترده‌ای دارند و به همین جهت، از نظر هرکس، تعریف متفاوتی خواهند داشت. بسياري از آفرودبازان حرفه‌ای و طرفدار شاسی‌بلندهای بزرگ، کلاس کراس‌اوورها یا به اصطلاح شاسی‌بلندهای کامپکت را به رسمیت نمی‌شناسند و آنها‌ را خودروهایی بلاتکلیف خطاب می‌کنند. عده‌ای دیگر نیز بر‌ این عقیده‌اند که شاسی‌بلندهای کامپکت، همان سدان‌هایی هستند که ارتفاع بیشتری از زمین دارند و قابلیت آفرود از آنها‌ سلب شده است.

اما واقعیت‌ اینجاست که در چند سال اخیر، کلاس شاسی‌بلندهای کامپکت، به یکی از محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین کلاس‌های خودرویی تبدیل شده و روزبه‌روز شاهد تنوع بیشتری در‌ این بخش از بازار جهانی هستیم. در‌ این مقایسه ۵ شاسی‌بلند کامپکت لوکس را در برابر یکدیگر قرار دادیم. یکی از هوای سرد سوئد، یکی از آمریکا، یکی از آلمان، مهد خودروسازی دنیا، یکی از ژاپن و دیگری از بریتانیای مدعی در صنعت خودروسازی آمده است. در کنار تمام تفاوت‌ها و شخصیت متفاوت‌ این شاسی‌بلند‌ها، همه‌شان نقطه مشترکی دارند.‌ این نقطه مشترک چیزی نیست جز پیشرانه 2 لیتری توربو که در سینه هریک از آنها‌ جای گرفته است.

Lexus NX200T

از رویا تا واقعیت

در بین 5 شاسی‌بلند مورد آزمایش، چشم برداشتن از لکسوس NX بسیار سخت است! NX نخستین تجربه لکسوس در کلاس شاسی‌بلندهای کامپکت به شمار می‌رود و قد و قواره‌ای کوچک‌تر از RX دارد. ابتدا لکسوس، NX را در قالب مدلی کانسپت معرفی کرد. اما دیری نپایید که‌ این کانسپت عجیب‌وغریب رنگ واقعیت به خود گرفت و از مدل NX رونمایی شد. لکسوس قرار است NX را در 3 مدل توربو، اتمسفریک و هیبریدی تولید کند. مدل مورد آزمایش از پیشرانه توربو و پکیج F اسپرت برخوردار است.

بدنه NX از خطوط تیز و شکسته تشکیل شده و ظاهر خشنی دارد. گلگیرهای عضلانی و سپرهای حجیم ظاهر NX را بزرگ‌تر از آن چیزی که هست نشان می‌دهند. ظاهر NX بر پایه سبک جدید لکسوس در طراحی شکل گرفته است که از مهم‌ترین شاخصه‌های آن می‌توان به جلوپنجره عمودی که در مدل F اسپرت به صورت مشبک و مشکی رنگ طراحی شده و نوار LED پایین چراغ‌های جلو اشاره کرد. چراغ‌های عقب نیز به خوبی خود را با قوس‌های روی بدنه مطابقت داده‌اند و شیب قسمت پنجره عقب، جلوه اسپرت ظاهر NX را دوچندان کرده.

طراحی کابین نیز به پیروی از بدنه، فرمی‌ اسپرت و متشکل از خطوط تیز دارد. البته لکسوس کابین NX را محافظه‌کارانه‌تر از RX طراحی کرده است تا در عین زیبایی، عامه‌پسند نیز باشد. تضاد سطوح فلزی و سطوح چرمی ‌نرم در کابین بی‌نظیر است و از نظر کیفیت متریال کابین، NX به راحتی می‌تواند با رقبایی هم‌چون ايووك و لینکلن برابری کند. NX قرار است به پرطرفدارترین مدل لکسوس در اروپا تبدیل شود. پس تعجب‌برانگیز نیست وقتی علاوه بر طراحی منحصربه‌فرد، با انبوهی از امکانات و سامانه‌های مختلف در‌ این خودرو مواجه می‌شویم.

لکسوس برای نخستين بار در NX از کنترل تاچ‌پد استفاده کرده که به‌وسیله آن می‌توان تنظیم سامانه‌های مختلف و سیستم‌های سرگرمی‌ را انجام داد. هم‌چنین ریموت NX نیز به یک صفحه لمسی مجهز شده و برای نخستین بار، شاهد محفظه شارژ بی‌سیم موبایل در‌ این مدل هستیم. برای NX 5 نوع تریم مختلف عرضه شده، که مدل مورد آزمایش از تریم اسپرت F برخوردار است. روی غربیلک فرمان لوگوی F نقش بسته و رنگ‌بندی قرمز و مشکی کابین با دوخت‌های اسپرت، بسیار اسپرت و جذاب است. فضای کابین راحت و جادار است، اما از‌ این نظر نمی‌توان NX را با لینکلن MKC مقایسه کرد.

NX200T از یک پیشرانه ۴ سیلندر ۲ لیتری بهره می‌برد. NX اولین لکسوسی است که به توربوشارژر مجهز شده و از سیستم بوست‌متر بهره می‌برد. جادوی توربو هنگام فشردن پا روی پدال گاز و بالا رفتن دور موتور به‌خوبی خود را نشان می‌دهد و شتاب اولیه مناسبی به NX عرضه مي‌كند. پیشرانه NX قادر است ۲۳۵ اسب‌بخار قدرت و ۳۵۰ نیوتن‌متر گشتاور تولید کند. هم‌چنین عملکرد گیرباکس ۸ سرعته اتوماتیک دلچسب است و در کنار عملکرد دقیق فرمان و سیستم تعلیق، همه‌چیز با NX ممکن می‌شود.

تعلیق NX بی‌نظیر است و خبری از سروصداهای اضافی داخل کابین نیست. هنگامی‌که از X3 پیاده شده و سوار NX می‌شوید، به خوبی نرمی ‌سیستم تعلیق و راحتی آن را درک می‌کنید. NX از سیستم انتقال قدرت دو دیفرانسیل بهره می‌برد و به دیفرانسیل مرکزی و قفل شونده که از تویوتا RAV4 به عاریت گرفته شده، مجهز شده است. شاید NX از نظر‌ایمنی به پای XC60 نرسد، اما یکی از‌ایمن‌ترین و قابل اعتمادترین شاسی‌بلندهای کامپکت بازار است. NX اولین لکسوسی است که از سیستم‌ایمنی پیش‌تصادف استفاده می‌کند و به سامانه کنترل حرکت انطباقی مجهز شده است.

NX یک کراس‌اوور لوکس و جذاب است که با ظرافت‌های ظاهری و عملکرد مناسب، هرکسی را عاشق خود می‌کند. قرار است میزان تولید NX به‌اندازه مدل‌های IS و ES جدید باشد.

BMW X3

شاسی‌بلند چموش!

از X3 باید به عنوان یکی از پرفروش‌ترین و محبوب‌ترین شاسی‌بلندهای ب‌ام‌و نام برد. نسل پیشین X3 برای نخستین‌بار در سال ۲۰۰۴ معرفی شد و نخستین تجربه ب‌ام‌و در کلاس شاسی‌بلندهای کامپکت به شمار می‌آمد. نسل دوم X3 از نظر طراحی انتقادهای زیادی را روانه خود کرد. مدل ۲۰۱۴ با تغییرات جزیی در طراحی به بازار آمد و‌ این‌بار بیش از پیش به برادر بزرگ‌تر خود یعنی X5 نزدیک شده بود. از تفاوت‌های جزیی مدل فیس‌لیفت نسبت به مدل ۲۰۱۳، می‌توان به فرم جدید دیفیوز سپر عقب، مه‌شکن‌های روی سپر عقب با حالتی جدید و ‌ آینه‌های جانبی زیباتر اشاره کرد. داستان طراحی قسمت جلو اما متفاوت است و حجم وسیعی از تغییرات را تجربه کرده.

چراغ‌های جلو X3 فیس‌لیفت تغییر شکل داده‌اند و هم‌چون سایر مدل‌های جدید ب‌‌ام‌و، به جلو پنجره‌های کلیوی متصل شده‌اند. در‌ این قسمت، X3 به برادران بزرگ‌تر خود نظیر X4 و X5 جدید شباهت بیشتری پیدا کرده و همان شباهتی را که در طراحی قسمت عقب سدان‌های ب‌ام‌و شاهد هستیم، در طراحی قسمت جلو شاسی‌بلندهای‌ این شرکت نیز به چشم می‌خورد.‌ این در حالی است که‌ این سبک طراحی ب‌ام‌و در نظر بسياري از طرفداران خوشایند نیست. هم‌چنین سپر جلو به کلی تغییر شکل داده تا با فرم جدید دماغه خودرو هماهنگ شود.

با تمام‌ این تغییرات، وقتی X3 جدید را در کنار رقیب سرسختش GLK فیس‌لیفت قرار می‌دهیم، طراحی بنز کهنه‌کار را به مراتب زیباتر و هماهنگ‌تر از X3 می‌یابیم.

فضای کابین X3 جدید نسبت به مدل ۲۰۱۳ تغییری نکرده است. تنها فضای پایین دسته‌دنده و فرم ماوس سیستم iDRIVE در مدل جدید کمی‌ تغییر کرده‌اند. تریم‌های چوبی کابین، ظرافت و کیفیت قابل توجهی دارند و چرم صندلی‌ها مرغوب و بادوام است. البته استفاده از پلاستیک فشرده در برخی قسمت‌های کابین چندان چنگی به دل نمی‌زند و از‌ این نظر در پس ايووك و MKC و حتی NX قرار می‌گیرد. فضای صندلی‌های جلو بسیار راحت است و زیر پایی آنها به منظور راحتی بیشتر ‌اندکی تغییر وضعیت می‌دهد.

فضای ردیف عقب هم‌چون سایر شاسی‌بلندهای جمع‌وجور، راحتی متوسطی را در اختیار سرنشینان‌ این قسمت قرار می‌دهد. وقتی روي صندلی‌های ردیف عقب قرار می‌گیریم، گودی زیادی صندلی‌ها باعث می‌شود تا فضای‌ این قسمت بزرگ‌تر و جادارتر از آنچه هست احساس شود. صندلی راننده به‌صورت برقی در ۶ جهت مختلف تنظیم می‌شود و هر 2 صندلی جلو به گرمکن مجهز شده‌اند. نکته مثبت در طراحی کابین X3، عدم شباهت آن با سایر شاسی‌بلندهای ب‌ام‌و است.‌ این در حالی است که تفاوت کابین سدان‌های ب‌ام‌و به حداقل رسیده و گاهی تشخیص مدل‌های مختلف آن از روی طراحی کابین بسیار سخت می‌شود!

28i X3 به عنوان مدل پایه X3 در‌ این رقابت شرکت کرده است. X3 یک پیشرانه ۴ سیلندر ۲ لیتری تویین‌توربو را در دل خود جای داده که قادر است ۲۴۰ اسب‌بخار قدرت و ۳۵۳ نیوتن‌متر گشتاور تولید کند.‌ این ب‌ام‌و دو دیفرانسیل از یک جعبه‌دنده ۸سرعته تیپ‌ترونیک فوق‌العاده دقیق با عملکرد عالی برخوردار است.‌ این گیرباکس که در سایر محصولات جدید ب‌ام‌و نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد، در دنیا یکی از بهترین‌هاست و تنظیمات آن به‌گونه‌اي انجام شده که هم‌چون سایر گیرباکس‌های اتوماتیک در حالت دستی و در دورهای بالا در تعویض دنده‌ها دخالتی نکند. نکته مثبت پیشرانه X3 جدید، نحوه عملکرد توربوهای آن است که حتی در دورهای پایین نیز چالاکی مناسبی برای این خودرو به ارمغان می‌آورند.

برنامه رانندگی برای‌ این خودرو از میان 4 حالت نرمال، کامفورت، اسپرت و اسپرت‌پلاس قابل انتخاب است. در حالت نرمال و کامفورت عملکرد سیستم تعلیق و کمک فنرها بسیار نرم و راحت است و خشکی و تکان‌های سابق را ندارد. در حالت‌های اسپرت نیز همه چیز برای قدرت‌نمایی ب‌ام‌و چموش فراهم می‌شود. در‌ این حالت فرمان و کمک فنرها سفت‌تر می‌شوند و دنده‌ها در دورهای بالاتر تعویض می‌شود. از X3 جدید نمی‌توان انتظار قابلیت‌های آفرود و خارج جاده‌ای داشت، اما به عنوان یک شاسی‌بلند جمع‌وجور، برای تردد در شهرهای شلوغ بسیار مناسب و مصرف سوخت آن نيز قابل دفاع است. هم‌چنین یکی از بهترین هندلینگ‌ها را میان سایر رقبا دارد. هندلینگ و فرمان‌پذیری X3 به قدری جذاب است که خیلی از کارشناسان X3 را از‌ این نظر با سدان اسپرت ب‌‌ام‌و، یعنی سری ۳ مقایسه می‌کنند.

Volvo XC60

ضدمرگ به معنی واقعی!

ولوو در کنار مرسدس‌بنز، از سردمداران ‌ایمنی در دنیا به شمار می‌آید.‌ این شرکت سوئدی از سال ۲۰۰۹ تحت مالکیت جیلی قرار گرفت. XC60 نخستین‌بار در قالب یک خودرو مفهومی ‌در نمایشگاه ۲۰۰۷ دیترویت معرفی و تولید آن از سال ۲۰۰۸ آغاز شد. XC60 به یکی از پرطرفدارترین محصولات ولوو تبدیل شده و در سال ۲۰۰۹ بالاترین آمار فروش ولوو را به خود اختصاص داد. آخرین مدل‌ این خودرو در اواخر سال ۲۰۰۹ معرفی شد و در‌ این مقایسه، مدل فیس‌لیفت XC60 شرکت کرده است. طراحی اروپایی ولوو در کنار رقیبی ژاپنی هم‌چون NX به وضوح مشخص است.

XC60 از طراحی منطقی و نسبتا ساده‌ای برخوردار است و از نظر سبک طراحی، تقریبا در کنار MKC و در دسته شاسی‌بلندهایی که بیشتر افراد میان‌سال را به خود جذب می‌کنند قرار می‌گیرد. چراغ‌های بلند عقب و جلوپنجره بزرگ، از جمله نشانه‌های بارز‌ این سوئدی خوش‌ساخت هستند. در کل باید طراحی ولوو را یک طراحی مستقل و پایبند به اصول چندین ساله‌ این خودروساز دانست.

طراحی کابین XC60 نیز هم‌چون ظاهر آن ساده و ادامه‌دهنده خط‌مشی سایر محصولات‌ این شرکت است. تنوع هندسی اشکال در داخل کابین مناسب است و مهم‌ترین ویژگی کابین XC60 را باید کنسول مرکزی یک‌تکه و شیب‌دار آن دانست که در قسمت پایینی، انبوهی از دکمه‌ها را در یک قاب مستطیلی گرد هم جمع کرده که همین عامل از شلوغی کابین جلوگیری کرده است. خوبی طراحی کابین XC60‌ این است که گیج کننده نیست، و برای کار کردن با هر دکمه‌ای، می‌دانید کجا باید سراغش را بگیرید.

یکی از جذابیت‌های کابین‌ این شاسی‌بلند جمع‌وجور، صفحه کیلومترشمار دیجیتالی با طراحی خاص است که مشابه آن در بعضی از محصولات جدید رنو نیز دیده می‌شود. هم‌چنین رنگ‌بندی صفحه کیلومترشمار در 3 حالت الگانس، اکو و پرفورمنس عوض می‌شود. فضای کابین کاملا جادار و راحت است. سقف پانوراما، صندلی‌های مجهز به گرمکن با روکش چرمی‌ و تهویه مطبوع اتوماتیک دوگانه، تنها بخشی از فهرست امکانات XC60 به شمار می‌روند.

‌ این خودرو در 3 تیپ SE LUX, DESIGN -R DESIGN- R پلاس، عرضه می‌شود. فراموش نکنید که با یکی از ‌ایمن‌ترین خودروهای دنیا طرف هستید. از سامانه‌های ‌ایمنی‌ این خودرو می‌توان به سامانه SIPS اشاره کرد، که در برخوردهای جانبی، علاوه بر کنترل بدن سرنشینان به کمک ‌ایربگ‌های پرده‌ای و جانبی، با پخش ضربه باعث می‌شود تا کم‌ترین صدمات به سرنشینان وارد شود. هم‌چنین حسگر دوران در صورت بروز شرایط چرخش یا چپ کردن، اقداماتی انجام می‌دهد تا به سرنشینان کم‌ترین آسیب وارد شود.

علاوه بر همه ‌ اینها، تمام ضربات وارد شده به بدنه، توسط کانال‌های جذب انرژی پخش و از قدرتشان کاسته می‌شود. از سیستم ترمز اتوماتیک شهری نیز باید به عنوان یکی دیگر از جالب‌ترین سامانه‌های XC60 نام برد که از طریق دوربین‌های روی شیشه جلو، وضعیت خودرو جلویی را بررسی می‌کند. XC60 هم‌چون سایر شاسی‌بلندهای‌ این مقایسه از یک پیشرانه ۲ لیتری توربو بهره می‌برد که در دور ۵۵۰۰ قادر است ۲۴۰ اسب‌بخار قدرت تولید کند.

قدرت تولید شده در مقابل حجم کم موتور عالی به نظر می‌رسد و مصرف سوخت ۸ لیتری‌ این خودرو باعث می‌شود تا کمتر به پمپ‌بنزین‌ها سر بزنید. جعبه‌دنده ۶ سرعته اسپرت اتوماتیک دوکلاچه XC60 عملکرد بسیار دقیقی دارد و کامل‌کننده کلکسیون قابلیت‌های فنی مناسب‌ این شاسی‌بلند بی‌هیاهو است. XC60 سواری بسیار نرمی ‌دارد و علاوه بر ۵ ستاره ‌ایمنی موسسه EURONCAP، نمره‌ایمنی ۹۴ درصد برای راننده را کسب کرده.

Range Rover Evoque

دوک قد کوتاه!

ايووك تجربه‌ای متفاوت از سوی رنج‌روور است که با معرفی آن در سال ۲۰۱۲، توجه‌ها به سوی آن جلب شد و توانست عنوان بهترین SUV سال مجله موتورترند را از آن خود کند. البته ايووك قرار است برای سال ۲۰۱۶ دستخوش تغییراتی شود. ايووكی که در‌ این مقایسه شرکت کرده، مدل ۲۰۱۴ است که تغییرات جزیی را نسبت به مدل ۲۰۱۲ تجربه کرده. مهم‌ترین تغییر مدل ۲۰۱۴، استفاده از گیرباکس ۹ سرعته به جای گیرباکس ۶ سرعته در مدل ۲۰۱۲ است. که در ادامه باید دید که‌ آیا‌ این تغییر به نفع ايووك تمام شده است یا نه؟

ايووك طراحی منحصربه‌فرد و خاصی دارد. رنج‌روور نخستین بار از‌ این سبک طراحی در مدل ايووك رونمایی کرد و بعدها برای مدل‌های جدیدش از‌ این سبک استفاده کرد. فرم چراغ‌های جلو و عقب، جلوپنجره مشبک و طراحی ستون‌ها، همان چیزی است که از یک رنج‌روور انتظار دارید. ارتفاع شیشه‌های جانبی نسبت به سایر خودروهای رقیب کوتاه‌تر است و همین عامل باعث شده تا دید اطراف نسبتا ضعیف باشد.

فضای کابین هم بسیار کلاسیک و اصیل طراحی شده و می‌توان گفت، یکی از با کیفیت‌ترین شاسی‌بلندهای کامپکت در بازار است. ايووك از امکاناتی نظیر گرمکن صندلی‌ها، سقف پانوراما و گرمکن فرمان بهره می‌برد که همه‌ اینها در قالب پکیجی به اسم داینامیک پرمیوم ارائه می‌شوند. فضای کابین نسبتا مناسب است، اما سایش سر افراد قد بلند با قسمت عقب سقف، با توجه به شیب آن اجتناب‌ناپذیر است. کابین آرامش بیشتری نسبت به قبل دارد اما هنوز هم سروصداهایی داخل کابین شنیده می‌شود و از‌ این نظر راه زیادی را تا رسیدن به MKC در پیش دارد.

ايووك یک پیشرانه ۴ سیلندر ۲ لیتری توربو را در دل خود جای داده که می‌تواند ۲۴۰ اسب‌بخار قدرت و ۳۳۹ نیوتن‌متر گشتاور تولید کند. مدل ۲۰۱۴ در هر تست شتابی نسبت به مدل ۲۰۱۲ كندتر بود، چراکه جعبه‌دنده ۹ سرعته جایگزین نمونه ۶ سرعته شده و علاوه بر ثابت ماندن قدرت پیشرانه، وزن ايووك نسبت به قبل سنگین‌تر شده است. تغییرات سرعت با جعبه‌دنده ۹ سرعته ايووك در بازه‌های بیشتری انجام می‌شود، اما تاخیر کوتاهی در تعویض دنده‌ها حس می‌شود و با توجه به زیاد بودن تعداد دنده‌ها،‌ این تاخیر در برخی سراشیبی‌ها مشکل‌ساز خواهد شد.

در برخی مواقع سیستم هوشمند گیرباکس به راحتی فرمان پدال‌‌شیفت‌ها را نادیده می‌گیرد و پس از دور ۵۰۰ برای جلوگیری از آسیب رسیدن به گیرباکس، به‌صورت خودکار یک دنده بالاتر می‌دهد.‌ این دقیقا موردی است که در X3 شاهد آن نیستیم و گیرباکس طوری طراحی شده که بیشترین هیجان را به راننده منتقل کند. البته‌ این گیرباکس جدید، نقش مهمی‌ در کاهش مصرف سوخت نسبت به قبل‌ ایفا کرده. هم‌چنین وزن بیشتر نسبت به قبل و تایرهای تمام فصلی پیرلی فاصله توقف را نسبت به قبل بیشتر کرده‌اند. البته فشردن پدال ترمز در سرعت‌های بالا به هیچ عنوان حس ناامنی را منتقل نمی‌کند و بسیار آرامش‌بخش و مطمئن نشان می‌دهد.

Lincoln MKC

پیرمردی که جوان شده!

لینکلن با معرفی مدل MKC وارد کلاس کامپکت‌های لوکس شده است. در ابتدا همه فکر می‌کردند که با یک فورد اسکیپ در لباس لینکلن طرف هستند. اما‌ این‌طور نبود و لینکلن نشان داد که از رابطه فولکس‌واگن و آئودی درس گرفته است. طول و فاصله محورهای MKC مشابه فورد اسکیپ، اما نسبت به اسکیپ حدود ۱‌ اینچ عريض‌تر است. مهم‌ترین تفاوت شاسی MKC با فورد اسکیپ، ضربه‌گیرهای بهینه‌سازی شده و دامپرهای با کنترل پیوسته است.

لینکلن هم‌چون کادیلاک، به عنوان یکی از لوکس سازان آمریکایی به شمار می‌رود و با نگاهی به طراحی لوکس و مونتاژ بسیار دقیق پنل‌های بدنه،‌ این ویژگی لینکلن بیشتر خودش را نشان می‌دهد. MKC در کارخانه لوئینزویل کنتاکی، یعنی همان کارخانه‌ای که فورد اسکیپ را در آن می‌سازند، مونتاژ می‌شود. اما در خط تولید MKC، دقت و وسواس بیشتری خرج می‌شود تا نتیجه کار یکی از لوکس‌ترین کامپکت اس‌یو‌وی‌های دنیا از آب در بیاید.

طراحی ظاهری MKC هم‌چون X3، NX و ايووك جوان‌پسند و اسپرت نیست و روح لوکس در کالبد آن دمیده شده. جلو پنجره کرومی ‌بزرگ هم‌چون سایر مدل‌های لینکلن از 2 بخش مجزا تشکیل شده و دیگر امضای لینکلن روی بدنه MKC، چراغ سرتاسری عقب است. چراغ‌های جلو گرافیک خیره‌‌کننده‌ای دارند و مکانیزم باز شدن در صندوق بار در نوع خود منحصربه‌فرد است.

با نشستن در کابین MKC و لمس پوشش‌های کابین و مشاهده طراحی کلاسیک، به‌ این نتیجه می‌رسیم که لینکلن در کوچک‌ترین شاسی‌بلند خود هم چیزی کم نگذاشته و حس تجمل‌گرایی را به خوبی القا کرده است. طراحی کنسول جلو و ادوات کابین هم‌چون NX اسپرت و شلوغ نیست. کنسول جلو، فرمان و صندلی‌ها فوق‌العاده شیک و سنگین طراحی شده‌اند و مهم‌ترین چیزی که در کابین MKC جلب توجه می‌کند، حس اصالت است. همان حسی که در کابین ايووك و تا حدودی X3 به سرنشین دست می‌دهد.

کیفیت متریال کابین بی‌نظیر است و صندلی‌ها، کنسول جلو و پنل در‌ها با چرم BRIDGE OF WIRE روکش شده‌اند، که در پکیج پریمر ارائه می‌شود. لینکلن فهرست امکانات کامل و راضی‌کننده‌ای را برای MKC در نظر گرفته. صندلی‌های جلو به سیستم گرمکن و خنک‌کننده مجهز شده‌اند و تنظیمات برقی به همراه حافظه برای آنها‌ در نظر گرفته شده است. MKC به سامانه دستیار پارک هوشمند مجهز شده است و هنگام خروج از فضای پارک راننده را هدایت می‌کند. هم‌چون سایر اعضای گروه، MKC نیز از یک پیشرانه ۴ سیلندر ۲ لیتری توربو بهره می‌برد.

البته اگر خواهان قدرت بیشتر هستید بهتر است مدل ۲.۳ لیتری توربو با ۲۸۵ اسب‌بخار را سفارش دهید. پیشرانه اکوبوست MKC، که در محصولات فورد با هدف حفاظت از محيط‌زيست عرضه می‌شود، در کنار قدرت و کشش مناسب، چندان کم‌اشتها هم نیست و بیشتر از سایر خودروهای‌ این مقایسه بنزین مصرف می‌کند. شاید بتوان مهم‌ترین برتری MKC نسبت به سایر رقبایش را در سواری بسیار نرم و راحت آن جست‌وجو کرد. هنگام قرارگیری تعلیق در حالت راحت و قرار گرفتن وضعیت دنده در حالت D، هندلینگ و سواری بهتر از حالت نرمال است.

هم‌چنین MKC در حالت اسپرت نیز چندان خشن نیست و تکان آنچنانی داخل کابین آن قابل لمس نیست. به علاوه‌ این خودرو لوکس به سیستم هوشمند جلوگیری از نویز مجهز شده، که کابین MKC را هم‌چون سالن یک کتابخانه ساکت و آرامش بخش می‌کند. البته باید برای استفاده از‌ این امکانات و تجمل‌گرایی‌های لینکلن، رقمی ‌بیشتر از سایر شاسی‌بلندهای کامپکت بپردازید.

مجله تخت گاز: لکسوس CT200 پیشتر در تعداد محدودی وارد کشور شده بود، اما امروزه با فراگیرتر شدن خودروهای هیبریدی در کشور، وضعیت مناسبی میان‌هاچ‌بک‌های هم کلاسش دارد و نسبت به قبل شناخته شده‌تر و در دسترس‌تر است. CT200 H نخستین بار در سال ۲۰۱۱ به عنوان مدل ۲۰۱۲ معرفی شد و حالا ایرتویا فیس‌لیفت ۲۰۱۴ آن را به فروش می‌رساند.

جالب است بدانید ۲۴ درصد از محصولات هیبریدی لکسوس شامل CT200Hمی‌شوند. خودروی هیبریدی یعنی خودرویی که از 2 نوع پیشرانه بهره می‌برد. یک پیشرانه برقی و یک پیشرانه بنزینی یا گازوییلی. برخلاف بعضی خودروهای هیبریدی که 2 پیشرانه به صورت موازی کار می‌کنند، در لکسوس CT200 H پیشرانه بنزینی در کنار کارکرد مستقل خود، موتور برقی را نیز شارژ می‌کند.

لکسوس CT200 H از یک پیشرانه ۱.۸ لیتری برخوردار است. این پیشرانه به تنهایی قادر است ۹۸ اسب‌بخار قدرت تولید کند که با اضافه شدن توان موتور برقی، این قدرت به ۱۳۴ اسب‌بخار می‌رسد.

مصرف سوخت CT200 H بسیار پایین است و در هر ۱۰۰ کیلومتر تنها حدود ۵ لیتر بنزین مصرف می‌کند. ‌هم‌چنین در صورت تمام شده سوخت می‌توان ۱.۹ کیلومتر با سقف سرعت ۵۰ کیلومتر با آن رانندگی کرد.

هندلینگ و فرمان پذیری CT200 بسیار مناسب است و سیستم تعلیق و کمک فنرهای نرم آن ناهمواری‌های مسیر را به خوبی فیلتر می‌کنند. تعلیق این مدل از تویوتا کرولا الهام گرفته شده است. هنگام حرکت و یا در لحظه استارت خوردن، این خودرو به قدری بی صدا کار می‌کند، که لحظه‌ای شک کردم خودرو خاموش است! همین بی صدا بودن خودروهای برقی باعث می‌شود تا بعضی وقت‌ها عابرین پیاده متوجه حضور آنها نشوند و برای جلوگیری از وقوع حادثه، معمولا از هشدار دهنده‌های صوتی در این خودروها استفاده می‌شود. در زیر کاپوت لکسوس CT200 H نیز تعدادی بلندگو جهت هشدار به عابرین پیاده نصب شده است.

CT200 H جدید، از سبک مخصوص لکسوس در طراحی جلو پنجره و چراغ‌های جلو پیروی می‌کند. پایین چراغ‌های جلو یک نوار LED قرار داده شده که در کنار جلو پنجره بزرگ‌نمایی زیبا خلق می‌کند. یکی از جالب‌ترین نکات ظاهری این خودروی هیبریدی، آرم شبرنگ لکسوس در جلو و عقب است. ‌هم‌چنین در مدل‌های مجهز به پکیج اسپرت F، جذابیت‌های ظاهری نسبت به مدل عادی دوچندان می‌شود. جلو پنجره این مدل اسپرت از نوع مشبک است و از رینگ‌های اسپرت و سپرهای اسپرت و باله اسپرت عقب بهره می‌برد.

طراحی چراغ‌های عقب نیز بسیار اسپرت و جذاب است و فرم خاص شیشه عقب جلب توجه می‌کند. فضای صندوق بار با توجه به فرم‌هاچ‌بک بدنه، جادار است. ‌هم‌چنین طاقچه عقب حالت کشویی دارد تا برای قرار دادن بارهای حجیم جمع شود و فضا را باز کند. البته در این خودرو نکاتی نظیر دکمه بسته شدن اتوماتیک در صندوق عقب و یا نبود جک هیدرولیکی برای کاپوت کمی‌ توی ذوق می‌زند.

با قرار گرفتن داخل کابین CT200 H، نخستین نکته‌ای که جلب توجه می‌کند، کیفیت بسیار بالای متریال کابین و طراحی خاص اتاق است. هنگام وارد شدن به کابین، فرم خاص دسته دنده و محل قرار گیری آن انقدر توجه را به خود جلب می‌کند که مدتی از سایر نکات کابین غافل می‌شوید. کنسول جلو به صورت شیب دار طراحی شده و دسته دنده در بالاترین نقطه این شیب قرار دارد. در مدل F اسپرت شاهد ماوس متفاوت و فرمان اسپرت منقش به لوگوی F در کنار روکش استیل پدال‌ها هستیم. ‌هم‌چنین در این مدل از تریم داخلی اسپرت و چرم مشکی برای صندلی‌ها استفاده شده است.

البته لکسوس با به کارگیری دریچه‌های هوای پلاستیکی به جای مدل استیل و یا عدم نصب ساعت آنالوگ روی کنسول جلو، این ‌هاچ‌بک کوچک را از سدان‌های لوکس و گران‌قیمتش متمایز کرده است. سیستم صوتی CT200 H بسیار پرقدرت است، صندلی‌های جلو به صورت برقی تنظیم می‌شوند و تنظیمات صندلی راننده به لطف وجود سیستم حافظه قابل ذخیره است. فضای کابین CT200 H نسبت به یک‌ هاچ‌بک جمع‌وجور قابل قبول است. فضای ردیف عقب برای 2 سرنشین در نظر گرفته شده و با اضافه شدن نفر سوم، از راحتی سرنشینان کاسته می‌شود.

فضای پای سرنشینان ردیف عقب نیز محدود است و اگر صندلی جلو را تا انتها به عقب بکشیم، نشستن روی صندلی‌های عقب عملا غیر ممکن می‌شود. صندلی‌های جلو اما راحتی بسیار مناسبی دارند و تنظیمات برقی برای آنها در نظر گرفته شده است. یکی از جالب ترین سامانه‌های ایمنی در CT200 H، سامانه WIL است که هنگام تصادف، صندلی‌های جلو را به عقب می‌کشد. این سامانه ناخودآگاه انسان را به یاد اپل‌های دهه نودی می‌اندازد!

در صحبتی که با یکی از تکنسین‌های شرکت ایرتویا داشتیم، در خصوص خدمات پس از فروش و وضعیت تعمیرات و تامین قطعات خودروهای هیبریدی گفت، از آنجایی که بخش قابل توجهی از موتور خودروهای هیبریدی با خودروهای بنزینی مشترک است، از نظر تعمیرات خودروهای پیچیده‌ای نیستند. لکسوس CT200 H خودرو بسیار کم‌استهلاکی است و از نظر تعمیرات به خوبی در کشور پشتیبانی می‌شود. قسمت اصلی موتور برقی این خودرو را باطری‌های مخصوص تشکیل می‌دهند که قیمت چندان بالایی ندارند.

پیشنهاد نهایی

CT200h به عنوان اولین خودرو هیبریدی کشور، موقعیت استراتژیکی دارد. از رقبای‌این‌ هاچ‌بک جمع و جور می‌توان به ولوو V40 و آلفارومئو جولیتا اشاره کرد. اگر از مبلغ بالای این هاچ‌بک هیبریدی صرف‌نظر کنیم، انتخابی استثنایی به شمار می‌رود، مخصوصا در شرایط فعلی که صرفه جویی در مصرف سوخت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

zoomit.ir - محمد حسین جعفری: تولید‌کنندگان خودرو در آلمان عادت دارند نمونه‌های خاصی از خودر‌و‌های محبوب و سریع خود را با امکانات سفارشی و قابلیت‌های جدید برای عاشقان سرعت عرضه کنند. در این مقاله به ۱۰ عدد از خاطره انگیزترین این خودرو‌ها خواهیم پرداخت.

همیشه نسخه‌های خاص خودروهای محبوب که توسط تولیدکنندگان عرضه شده، جذابیت خاص خود را داشته‌اند. در ادامه می‌توانید ۱۰ مورد از این خودروهای خاص را مشاهده کنید.

مرسدس AMG هَمر سال ۱۹۸۶

بله درست متوجه شدید؛ منظور مرسدس بنز از نام این خودرو همان چکش است. چرا؟ به این دلیل که با این خودرو برای رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت فقط به ۵ ثانیه زمان احتیاج خواهید داشت. هَمر در سال ۱۹۸۶ به واسطه پیشرانه هشت سیلندر ۵.۶ لیتری و ۳۶۰ اسب بخاری خود، لقب سریع‌ترین سدان دنیا را به یدک می‌کشید.

آئودی RS 2 آوانت سال ۱۹۹۴

این خودرو اولین نمونه RS تولیدی نبود؛ اما اولین نمونه‌ی تولید شده با همکاری پورشه بود. RS 2 به واسطه موتور ۵ سیلندر خطی توربوشارژر خود که توانایی تولید ۳۱۱ اسب بخار قدرت داشت، از قابلیت‌های دینامیکی بالایی برخوردار بود و به همین دلیل به محبوبیت زیادی دست یافته بود.

مرسدس CLK63 AMG Black Series سال ۲۰۰۸

این خودرو نمونه‌ی مجاز از خودروی ایمنی مسابقات فرمول یک برای رانندگی شهری بود. ورودی‌های عظیم هوا در جلوی خودرو به پیشرانه این هیولا توانایی تولید ۵۰۰ اسب بخار قدرت را می‌داد.

بی‌ام‌و 30Jahre M5 سال ۲۰۱۴

بی‌ام‌و به مناسبت ۳۰‌امین سالگرد تولد M5 اقدام به تولید نمونه‌ی خاصی از این خودرو به تعداد محدود ۳۰۰ عدد کرد. بی‌ام‌و 30Jahre M5 که به معنی ۳۰ سال با اِم۵ است، توانایی تولید ۶۰۰ اسب‌بخار نیرو را دارد که بدین وسیله این نسخه خاص به قوی‌ترین اِم۵ تاریخ تبدیل شده است.

آئودی RS 6 آوانت پلاس سال ۲۰۰۴

همان‌طور که قابل پیش‌بینی نیز بود، این خودرو فقط در اروپا عرضه شد. پیشرانه آوانت پلاس ۴۸۰ اسب بخار نیرو تولید می‌کرد. نکته‌ی جالب، استفاده از دیسک‌های ترمز بزرگ در آن است که دلیل اصلی آن صرفا جهت زیبایی و جلب توجه بوده است.

بی‌ام‌و M3 CSL سال ۲۰۰۳

بی‌ام‌و M3 E46 یکی از زیباترین و بهترین خودروهای تاریخ بی‌ام‌و است. این خودرو که نماد بازی Most Wanted نیز بود، میان عاشقان سرعت و دریفت بسیار محبوب بوده و است. به همین دلیل نیز بی‌ام‌و نسخه‌ی خاصی از این خودرو را با تقویت ۱۷ اسب بخاری پیشرانه آن به بازار معرفی کرد. این خودرو که توانایی تولید ۳۶۰ اسب بخار نیرو داشت، فقط به تعداد ۱۴۰۰ عدد تولید و عرضه شد. حروق CSL نیز خلاصه‌ی کوپه، اسپرت و سبک وزن است.

مرسدس C63 AMG کوپه Black Series سال ۲۰۱۲

نسخه‌های سری سیاه مدل‌های AMG بیشتر به خودرو‌های عضلانی آمریکایی شباهت دارند تا نمونه‌های اسپرت اروپایی. سری سیاه C63 AMG از پیشرانه‌ی ۵۱۰ اسب بخاری بهره می‌برد که نسبت به نمونه‌ی معمولی خودرو ۶۰ اسب بخار افزایش نیرو را تجربه کرده بود.

مرسدس SL65 AMG Black Series سال ۲۰۰۹

به اعتقاد نگارنده، این خودرو یکی از زیبا‌ترین خودرو‌های تاریخ مرسدس بنز است. SL65 AMG سری سیاه به واسطه موتور ۱۲ سیلندر ۶ لیتری تویین توربو، توانایی تولید ۶۷۰ اسب بخار نیرو و ۷۳۷ پوند فوت گشتاور را داشت. این موشک در کمتر از ۳.۷ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسید. از یک خودروی اسپرت دیگر چه چیزی انتظار دارید؟ جرمی کلارکسون هنگام آزمایش این خودرو از رانندگی خشک آن بسیار شکایت کرد و به گفته وی نشستن روی تعدادی قلوه سنگ‌ راحتی بیشتری به ارمغان خواهد آورد تا نشستن بر روی صندلی و رانندگی کردن با SL65 AMG Black Series.

مرسدس SLK55 AMG Black Series سال ۲۰۰۷

باز هم خودروی دیگری از سری سیاه مرسدس که عرضه ی محدود آن در اروپا بسیاری از طرفداران مرسدس بنز را ناراحت کرد. SLK55 AMG سری سیاه به پیشرانه‌ی ۴۰۰ اسب بخاری مجهز شده بود که نسبت به مدل معمولی آن افزایش ۴۰ اسب بخاری را تجربه کرده بود.

پورشه 911GT3 RS 4.0 سال۲۰۱۲

پورشه با عرضه‌ی محدود این خودرو به تعداد ۶۰۰ عدد، قدرت مهندسی خود را به رخ رقبایش کشید. پورشه 911 GT3 RS 4.0 به پیشرانه‌ی تنفس طبیعی ۶ سیلندر ۴ لیتری مجهز بود که توانایی تولید ۵۰۰ اسب بخار نیرو را داشت. این میزان توان خروجی GT3 RS 4.0 را به قوی‌ترین نمونه‌‌ی تنفس طبیعی تمام ۹۱۱‌ها تبدیل کرد.

مرسدس SLS AMG Black Series سال ۲۰۱۴

به گل سرسبد مدل‌های سری سیاه مرسدس بنز می‌رسیم. مرسدس بنز با استفاده‌ی وسیع فیبر کربن و تقویت موتور ۸ سیلندر ۶.۲ لیتری خودرو به ۶۳۱ اسب بخار، از SLS خودرویی ساخت که به دلیل قدرت و گشتاور بسیار زیاد پیشرانه، رانندگی با آن را بسیار دشوار کرده بود.

وب سایت گجت نیوز: تهیه وسیله نقلیه مناسب یکی از چشم اندازهایی مهم برای زندگی است. اما جذابیت های این دنیای خاص زمانی شکل خاص به خود می گیرد که با در اختیار داشتن امکانات، ویژه ترین نمونه ها را برای خود انتخاب کنید.

امروزه "خودرو” حتی خارج از کارخانه های تولید کننده به یک تخصص مبدل شده است.از بازسازی مدل های کلاسیک با آن شمایل مجذوب کننده گرفته تا تیونینگ نمونه ها استاندارد بازار، هر روز شاهد ارائه نمونه های اعجاب انگیزی هستیم. در این میان تولیداتی متمایز از سوی کارخانه های کوچک و بزرگ نیز رنگ و لعابی دیگر به دنیای خودرو می دهند.

آثار هنری چون کوئینگ زگ، پاگانی، بوگاتی، لامبورگینی و … دست نیافتنی های جهان سرعت و قدرت هستند که هر کسی در رویاهای خود یک مدل ویژه را انتخاب می کند.

اخیرا وب سایت digitaltrends لیستی را منتشر کرده که در آن ۱۰ خودروی گران قیمت جهان معرفی شده است.

برای شفافیت موضوع، ما تنها خودروهای جدیدی که مجوز عبور از جاده‌های عمومی را دارند در نظر می‌گیریم و از کنار خودروهای کلاسیکی که پایشان به حراجی‌ها باز شده به‌آرامی گذشته‌ایم. همچنین از هر خانواده تنها یک نماینده آورده‌ایم، پس انتظار وجود ۱۰ مدل بوگاتی ویرون را نداشته باشید.

خب اگر اسمتان بوفت، گیتس، استارک یا مک داک است، ثروتمندترین افرادی که در این کره خاکی زندگی می‌کنند، این مرکبان برای شماست سرورم! بعضی‌ها می‌گویند با پول نمی‌توان شادی را خرید، اما آن بعضی‌ها شاید بعد از دیدن این لیست نظرشان عوض شود.

نا گفته نماند ارزش خودروها بر اساس قیمت پایه در مدل استاندارد اعلام شده است.بدیهی است با افزوده شدن امکانات ویژه این قیمت ها نیز قابل تغییر است.

۱۰. Zenvo ST1 2

قیمت : ۱.۲ میلیون دلار

اولین خودروی لیست ما بیش از آن‌که ماشین باشد، حیوانی است که قلاده‌اش را دریده. زنوو اس تی ۱ موتور ۶٫۸ لیتری V8 خود را به سوپر شارژر و توربوشارژر مسلح نموده تا نیرویی خالص و دهشتناک متولد کند، اما دهشتناک به چه معناست؟ نظرتان درباره ۱٬۱۰۴ اسب نیرو و ۱٬۴۲۹ نیوتون –متر گشتاور چیست که مستقیم به محور عقب می‌روند؟

متأسفانه خودروی دانمارکی ما که قسمت عمده پیکره‌اش دست‌ساز است، از همان روزهای تولد درگیر جنگ‌های بسیاری شده. فصل ۲۱ مستند تخت گاز بود، دریکی از قسمت‌ها اس تی ۱ به پیست معروف برنامه رفت تا همه را به حیرت وادارد، اما مردم فقط شاهد ضعف‌های پیاپی، رکوردهای کند و آتش گرفتن موتور بودند. این هم نوعی سورپرایز شدن، منتهی از جهت منفی.

زنوو با ادعاهای تخت گاز مخالفت کرد و برنامه را متهم به پخش کردن کندترین دور فرزندش کرد. کمپانی آتش موتور را هم به ساعت‌ها رانندگی خشن بچه‌های تخت گاز نسبت داد. هرچه باشد، ظاهر زیبا و مرگبار و غرش قلبی که در سینه‌اش می‌تپد، به ما اجازه بیرون انداختنش از لیست را نمی‌دهد.

۹. Ferrari LaFerrari

قیمت : ۱.۴ میلیون دلار

هایپرکار ۹۵۰ اسب بخاری سرچشمه اعتبار است، درست مانند نامش که به ایتالیایی می‌شود "فراری.” به‌عنوان اولین نیمه هیبریدی کمپانی، لافراری میزبان موتور ۶٫۳ لیتری V12 و یک موتور الکتریکی است. با کمک سیستم بازیابی انرژی جنبشی، رتبه نهم لیست ما تنها چند اسب از هزار اسبش را گم کرده و با ۹۰۰ نیوتون-متر گشتاور به خرد کردن آسفالت جاده‌ها کمربسته است.

کمتر ماشینی به جذابیت او می‌رسد و حتی کمتر ماشینی سریع‌تر از لافراری شتاب می‌گیرد. با وزن خالص ۱٬۲۷۰ کیلویی، این هیولا صفر تا صد را زیر ۳ ثانیه پر می‌کند و قبل از اینکه عقربه ساعت به ۷ ثانیه برسد با ۲۰۰ کیلومتر سرعت می‌تازد. بد نیست بدانید اسب سرکش ایتالیایی تخت گاز ۳۵۰ کیلومتر بر ساعت سرعت می‌گیرد.

تنها چیزی که از خود ماشین سریع‌تر است، مدت‌زمانی است که به فروش رفت، چون‌که قبل از اینکه شما بتوانید کلمه "وام بانکی ” را ادا کنید سندهای ۴۹۹ واحد از این ابر خودرو به نام صاحبانش خورد. البته فراری دست از سر لافراری برنداشته و برادری به نام FXX K را مخصوص پیست ساخته که بعداً به آن می‌پردازیم.

۸. Pagani Huayra

قیمت : ۱.۴ میلیون دلار

هوایرا به همان اندازه برای اسم عجیبش معروف است که برای نیروی عظیمش شناخته‌شده است. نامش را از نام خدای باد اینکاها گرفته‌اند، پس هوایرا به یاری موتور شش لیتری V12 خود که با دو توربوشارژر همراه شده، ۷۲۲ اسب تازه‌نفس و ۱٬۰۰۳ نیوتون-متر گشتاور را به خدمت می‌گیرد تا بر جاده‌ها خدایی کند.

سؤال اینکه تا چه اندازه سریع است؟ حاصل دسترنج پاگانی در ۱ دقیقه و ۱۳.۸ ثانیه پیست تخت گاز را پشت سر گذاشت یعنی حدود ۳ ثانیه سریع‌تر از بوگاتی ویرون سوپر اسپرت. حتی آریل اتم ۵۰۰ با آن ۵۰۰ اسبش حریف الهه بادها نشد. با درهای پروانه‌ای باورنکردنی و یکی از پیچیده‌ترین طراحی‌های فضای داخلی، هوایرا هیچ همزادی در جاده ندارد.

۷. Aston Martin One-77
قیمت : ۱.۴ میلیون دلار

تابه‌حال دقت کرده‌اید که چرا برچسب قیمت بیشتر این ابر ماشین‌ها ۱٫۴ میلیون دلار را نشان می‌دهد؟ خب شاید به این خاطر که نشستن پشت فرمان این نسخه محدود استون این‌قدر سرمایه طلب می‌کرد. گفتیم "می‌کرد” چراکه در این لحظه تمامی ۷۷ برادر به دست صاحبانشان رسیده‌اند. پس متأسفانه فرصت جیمز باند بازی با این خودرو را از دست داده‌اید.

و اما شک نکنید که این ماشین زیباترین کلاسیک لیست ماست؛ بدنه One-77 را بر شاسی فیبر کربنی بنانهاده‌اند، پیکره‌ای آلومینیمی و دست‌ساز که ظاهرش را پیچیده و تهاجمی‌تر می‌کند.

زیر کاپوت استون کمینگاه یک هیولاست. موتور V12 با ۷٫۳ لیتر ظرفیت توانایی ایجاد ۷۲۰ اسب بخار نیرو و ۷۵۰ نیوتون-متر گشتاور را دارا است، مقدار کمی نیست. این اعداد و ارقام One-77 را بدل به سریع‌ترین استون مارتینی می‌کنند که تاکنون قدم به جاده گذاشته، چراکه تخت گاز ۳۵۴ کیلومتر بر ساعت سرعت می‌گیرد و تنها در ۳٫۵ ثانیه از حالت سکون به ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسد.

۶. Koenigsegg One:1

قیمت : ۲ میلیون دلار

با دو میلیون دلار خیلی چیزها می‌توان خرید – یک‌خانه خیلی خوب، تقریباً ۸۰ مزدا ام ایکس ۵ یا مگاکار سوئدی بالا. قطعاً یک شخص منطقی راه‌های بهتری برای خرج کردن پس‌انداز زندگی‌اش پیدا می‌کند، اما مگاکار ها به منطق لعنتی توجه نمی‌کنند، چون مگاکار هستند.

One:1 را بر پایه آگرا R ساخته‌اند و نام شاعرانه‌اش را از نسبت یک‌به‌یک کیلوگرم به اسب بخار گرفته. این ابر خودرو ۱٬۳۴۰ کیلوگرمی ۱٬۳۴۰ اسب نیرومند در اسطبل دارد. بله این وسیله ۱٬۳۴۰ اسب بخار نیرو را رام کرده و دقیقاً به همین خاطر سقف سرعتش ۴۴۰ کیلومتر بر ساعت است. دریک کلام این خودرو یکی از سریع‌ترین ابر خودروهای دنیاست و با هسته لانه‌زنبوری، مقدار زیادی فیبر کربن و ترمزهای سرامیکی یکی از پیشرفته‌ترین‌ها نیز هست.تنها شش عدد One:1 از کارخانه بیرون آمدند که در چشم برهم زدنی به فروش رفتند.

---

۵. Ferrari F60 America

قیمت : ۲.۵ میلیون دلار

فراری برای گرامیداشت ۶۰ سالگی خود در آمریکای شمالی، ۶۰ واحد از این خودروی بسیار زیبا ساخت. با طرح خط و ستاره روی بدنه و صندلی‌هایی با پوشش پرچم آمریکا، F60 مناسب وطن‌پرستان ایالات‌متحده است. مایلید شکوه و عظمت F60 را بیشتر حس کنید؟ سقف پارچه‌ای خودرو را کنار بگذارید و از منظره لذت ببرید.

F60 را بر اساس F12 برلینتا ساخته‌اند، پس مشخصات فنی این دو باهم یکسان است؛ اما F12 را یک فیات پاندا فرض نکنید که ایتالیایی‌ها خودروی‌شان را با استناد بر آن ساخته‌اند. موتور ۶٫۲ لیتری V12 با ۷۴۰ اسب باشکوه، کافی است تا این ابر ماشین صفرتا صد را تنها در ۳٫۲ ثانیه پشت سر بگذارد. ابر ماشین پرچم نشان با گذشته‌های دور کمپانی گره‌خورده، چراکه ایتالیایی‌ها در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی نیز تعدادی خودروی خاص ساخته بودند.

---

۴. Mansory Vivere Bugatti Veyron

قیمت : ۳.۴ میلیون دلار

لیست ما هرگز بدون وجود نماینده‌ای از بوگاتی ویرون تنومند کامل نخواهد بود. ما این بار انگشتمان را به‌سوی Mansory Vivere edition نشانه رفتیم، چون‌که نه‌تنها یکی از پرسرعت‌ترین خودروهای دنیا بلکه یکی از گران‌قیمت‌ترین‌ها نیز هست.

جادوگران آلمانی منصوری، یک گرند اسپرت ویتِس را برداشتند و با بدنه‌ای از جنس فیبر کربن، پکیج اسپویلر جدید، چراغ‌های LED ارتقا یافته و جلوپنجره بازطراحی شده آراسته‌اش کردند.

برای این‌که ویرون هنری‌تر شود، آن‌ها نقشه‌های تاریخی مسابقاتی چون Tagra Florio را با لیزر بر بدنه خودرو حک کردند. در ضمن سقف سرعت این ابر خودرو ۴۰۸ کیلومتر بر ساعت است.

---

۳. W Motors Lykan Hypersport

قیمت : ۳.۴ میلیون دلار

شاید لیکان (لایکن) هایپراسپرت را از ایفای نقشش در بلاک باستر سریع و خشن ۷ به یاد داشته باشید، همان‌جایی که ابر ماشین بخت‌برگشته لبنانی با نه یکی، نه دوتا، بلکه سه آسمان‌خراش در دوبی تصادف کرد، سکانس برتــــر.

این فرانچایز پر است از خودروهای نامتعارف و تقویت‌شده ولی در هفتمین قسمت این سری فیلم‌ها این هایپراسپرت بود که طرفدار جمع می‌کرد. البته فقط دومینیک تورتو و پل واکر مرحوم از این دریای قدرت لذت نبردند چراکه پلیس ابوظبی نیز لیکان را به خدمت گرفته است.

اگرچه تنها کارایی این جواهر ۳٫۴ میلیونی موارد روابط عمومی و تشریفاتی است، اما ابر ماشین پرنده به مقامات اطمینان می‌دهد که هیچ تبهکاری به‌سادگی از دستش نگریزد.

بیایید از استایل ماشین بگوییم: دو جواهر برای چراغ‌های جلو، درهای قیچی مانند و فضای داخلی که نقشه‌اش را از فضایی‌ها قرض گرفته‌اند. این ۴ چرخه شبیه خودرویی زره‌پوش از آینده است که قدرتی درخور ظاهرش دارد.

در سینه اسپرت موتور flat-six با توربوی دوقلو می‌تپد که نیروی ۷۷۰ اسبی به همراه ۹۵۹ نیوتون-متر گشتاور ایجاد می‌کند. پدالش را ته بفشارید، صفر تا صد را تنها در ۲٫۸ ثانیه پر می‌کند و سقف سرعتش عدد ترسناک ۳۸۶ کیلومتر در ساعت است.

۲. Lamborghini Veneno

قیمت : ۴.۵ میلیون دلار

این فرا ماشین ازهرجهتی خیره‌کننده است تا روز تولدش ندیده بودیم که یک سفینه فضایی در جاده‌های این کره خاکی مانور دهد. به‌سختی می‌توان باورش کرد. تنها چیزی که بیشتر از ظاهرش حواس انسان را پرت می‌کند، قیمتش است – ۴٫۵ میلیون دلار ناقابل.

وِنِنو سریع است و سریع بودن با این قیمت تعجبی هم ندارد. قلب ۶٫۵ لیتری V12 اش در هر دقیقه ۸٬۴۰۰ دور می‌زند تا ۷۴۰ اسب ایتالیایی و ۶۸۳ نیوتون-متر گشتاور را به چرخ‌ها تقدیم کند. ابر خودروی سمی ظرف ۲٫۹ ثانیه از صفر، به صد می‌رسد و سقف سرعتش ۳۵۵ کیلومتر بر ساعت است.

۱. Koenigsegg CCXR Trevita

قیمت : ۴.۸ میلیون دلار

کوئنیگزگ با سی‌سی‌ایکس‌آر ترویتا دومین حضورش در لیست را تضمین کرد، گزاف‌ترین خودرویی که حق عبور از کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر را دارد. این‌همه سکه برای چیست؟ بدون اغراق این خودرو به معنای واقعی کلمه با الماس پوشانده شده … و الماس هیچ‌گاه ارزان نبوده است.

برای پوشش بدنه خودرو، کمپانی سوئدی از فیبر کربن به همراه رزین آغشته به خاک الماس استفاده کرده است. روز هنگام زمانی که اشعه نورانی خورشید پیکره هیولا را لمس می‌کند، ترویتا مانند جواهری می‌درخشد. حتی قادر به تصور هزینه رنگ‌آمیزی این ابر خودرو هم نیستیم.

در میانه خودرو به معنای واقعی کلمه یک اژدها قرار داده‌اند. موتور ۴٫۸ لیتری V8 با سوپر شارژ دوگانه که ۱٬۰۰۴ اسب تنومند را دوشادوش ۱٬۰۸۰ نیوتون-متر گشتاور در اختیار راننده قرار می‌دهد.

ترویتا در ۲٫۹ ثانیه به صد کیلومتر می‌رسد و تخت گاز بیش از ۴۱۰ واحد سرعت می‌گیرد. صاحب این ماشین برنده اول و آخر سبقت‌های بزرگراه است. مشخصات این ماشین چه ازنظر کارایی و چه ازنظر قیمت افسانه‌ای‌اند و تنها سه عدد از آن‌ها پا به جاده گذاشته‌اند.

و اما میهمانان ویژه این لیست :

Lamborghini Sesto Elemento

قیمت : ۲.۲ میلیون دلار

این شما و این سستو المنتو. شاسی، بدنه، میل‌لنگ و سیستم تعلیق همه و همه از فیبر کربن ساخته‌شده‌اند و این یعنی شیطان ۵۷۰ اسب‌بخاری وزنی کمتر از یک هوندا فیت دارد (۹۹۹ کیلوگرم). کم کردن وزن یک هیولا نتیجه‌ای هولناک دارد.

صفر تا صد در ۲٫۵ ثانیه، شتابی که به موتور سیلکت های مسابقه‌ای تنه می‌زند و اگر فضای کافی در اختیارش قرار دهید بی‌معطلی به‌سرعت ۳۲۰ کیلومتر در ساعت می‌رسد. با همچون شتابی نبود سرگرمی، ماساژور صندلی یا لوازم دست‌دوز را حس نخواهید کرد چراکه رسالت این خودرو تنها یک‌چیز است، سرعت. البته لامبورگینی لطف کرده و از تهویه هوا و استریو محرومش نساخته است.

چرا در لیست ده‌تایی نبود؟ چون همانند FXX K که کمی پایین‌تر به آن می‌رسیم، المنتو را نیز در پیست زندانی کرده‌اند.

LaFerrari FXX K

قیمت : ۲.۷ میلیون دلار

فراری لافراری که رتبه نهم لیست ما را به خود اختصاص داده بود، هیولایی است که تنها یک‌چیز دربندش کرده – قانون. استانداردهای انتشار گازهای گلخانه‌ای و تجهیزات ایمنی مانع بدل شدن او به یک خودروی نزدیک به عالی شده‌اند؛ بنابراین فراری ابر ماشین مخصوص پیست FXX K را ساخت که تنها باید به قوانین فیزیک جواب پس بدهد.

نسخه "استاندارد” ماشین ۹۵۰ اسب نیرو در اختیار دارد که نسبت به ۱٬۰۳۵ اسب‌بخار FXX K کاهش پیداکرده است.

همچنین تغییراتی در پیکره FXX K صورت داده‌اند که کشش رو به پایین را تا ۵۰ درصد افزایش می‌دهد. در این لافراری از تایرهای سایبر پیرلی استفاده‌شده، تایرهایی پر از حس‌گر که داده‌های مربوط به هر متغیری را جمع‌آوری می‌کنند و به سیستم کنترل کشش و موتور خودرو می‌فرستند تا نیرو برای چسبندگی بیشتر تنظیم شود.

تا وقتی‌که فراری هایپرکاری مخصوص جاده‌ها خلق کند، این نمونه خوبی از یک خودروی با کارایی بالاست.

---

Maybach Exelero

قیمت : ۸ میلیون دلار !

با کیلومترها فاصله، اکسلرو گران‌قیمت‌ترین خودروی لیست ماست که به خاطر تک بودنش در ویژه‌ها حضور به هم رسانده. مایباخ سال ۲۰۰۴ متولدشده که این برچسب قیمتش را بیش‌ازپیش عجیب می‌کند.

با محاسبه نرخ تورم، قیمت امروز اکسلرو در بازار ایالات‌متحده حدود ۱۰٫۱ میلیون دلار (۳۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ ریال) است که نزدیک به تولید ناخالص داخلی یک کشور جزیره‌ای کوچک است.

مایباخ و پول به‌اندازه پراید و حلبی به هم نزدیک‌اند اما اکسلرو با ۷۰۰ اسب‌بخار، موتور V12 به همراه توربوی دوقلو و ۲٫۶ تن امکانات رفاهی سعی در توجیه قیمت فضایی خود دارد ولی منطق می‌گوید: این خودرو به طرز مسخره‌ای گران است.